مقاله در مورد عكاسي تبليغاتي
- مقاله در مورد عكاسي تبليغاتي
دسته: اينفوگراف
بازديد: 5 بار
فرمت فايل: pdf
حجم فايل: 15840 كيلوبايت
تعداد صفحات فايل: 78مقاله در مورد عكاسي تبليغاتي
قيمت فايل فقط 2,800 تومان
عكاسي تبليغاتي
در اين روزها عكاسي تبليغاتي را شاخه بسيار جذابي از عكاسي نام ميبرند به همين دليل عكاس بايد بتواند درباره آن تفكرنمايد وبا ايده هاي خلاقانه و سلايق خود را در عكس پياده سازد . اگرعكاسي تبليغاتي را با ديگر حوضههاي عكاسي مقايسه كنيم ميبينيم كه تقريباً در هيچ يك از شاخههاي عكاسي به اندازه عكاسي تبليغاتي نظرات سفارش دهنده در كار دخيل نيست.پس بايد در عكاسي تبليغاتي با مشورت و در ميان گذاشتن نظرات عكاس و مشتري و افراد ذيح صلاح و با توجه به اين نكته مهم ، عكاسان ميتوانند از كار خود لذت ببرند كه عقايد كارفرما را در ذهن خود به دقت آناليز كنند، نقاط ضعف و قوت نظرات وي را بررسي نمايند و با توجه به هدف نهايي كار، بعد از تصميم گيري صحيح با استفاده از زبان تفاهم آميز، تا حد امكان تفكر و سليقه خود را به وي منتقل كنند و بعد از جلب موافقت وي عكسي بگيرند كه ناشي از برآيند تفكرات كارشناسانه و نگاه زيبا شناسانه باشد.
عكاسي صنعتي به شاخه اي از عكاسي گفته مي شود كه وظيفه آن به نمايش گذاشتن دقيق و كامل و باكيفيت محصولات توليد شده مي باشد ٬ در اين شاخه از عكاسي ،عكاس با استفاده از تجهيزات مناسب و انتخاب نورهاي دقيق و كامل تلاش مي كند تا حد امكان تصوري با كيفيت و دقيق از محصول را ثبت كند كه در آن تمامي خصوصيات ظاهري آن به نمايش گذاشته شود.ديده شدن! عكس مهمترين و موثرترين عنصر تبليغاتي محسوب مي شود.
عكاسي تبليغاتي و عكاسي صنعتي زباني عمومي و قابل فهم براي همه اقشار ، از هر طبقه و سن و سال و مليتي است ، زباني كه نياز به ترجمه و توضيح ندارد و خود گوياي همه چيز است : زباني صريح و سريع!و به كالاي توليدي را با بهترين شكل به نمايش مي گذارد .و زيبايي مجذوب كننده اي را به آن مي بخشد و طرفداران زيادي را جذب خود ميكند .عكاس صنعتي وظيفه اش اين است كه نماي كاملي را از كالا برداشت كرده و جهت ارائه به مشتري يا كارفرما ارائه كند، در اين شاخه همانگونه كه بيان شد هدف تنها يك چيز است: نمايش كامل و واضح محصول از زواياي مختلف و زيبا . در اين ميان بعضي از عكاسان صنعتي سعي مي كنند با طراحي دكورهاي ساده منطبق با كاربردهاي كالاي مورد عكاسي كمي جنبه كاربردي ترجاي دادن منطقي عناصر تجسمي در فضاي مورد نظر ، در سطح دو بعدي يا سه بعدي تركيب بندي يا كمپوزيون مي گويند .پس به ياد داشته باشيد در عكاسي تبليغاتي هميشه تفاوتها در ذهن مي مانند ، نه برتري ها!اما اين تفاوت ها بايد چشم نواز باشند نه آزار دهنده .
در اين ميان بعضي از عكاسان صنعتي سعي مي كنند با طراحي دكورهاي ساده منطبق با كاربردهاي كالاي مورد عكاسي كمي جنبه كاربردي تر به عكس داده و عكس را از آن سادگي آزاردهنده عموم عكسهاي صنعتي نجات دهد ُ كه بعضا بسيار سودمند واقع مي شود و جذابيت بصري عكس را دو چندان مي كند و گاه با اكمي اغراق و بي تجربگي دكور بر سوژه غلبه مي كند و خود را در عكس بيشتر به رخ مي كشد ُ كه اين امر به تجربه يك عكاس صنعتي بر مي گردد كه تا چه ميزان و چگونه دكور پس زمينه را تهيه و اجرا كند كه به جذابيت كالا كمك كند ضمن اينكه خود دكور در حاشيه قرار داشته باشد .عكاسي به عنوان صنعت يعني نوعي از عكاسي كه انسان و تفكر و انديشه اش هيچ گونه دخل وتصرفي در آن ندارد يا اگر دارد اين انديشه و تفكر صرفا جهت سامان دادن به عكس بر اساس اسلوب و روش هاي آزموده شده است و بدين منظور كه عكس به جهت تكنيك مشكلي نداشته باشد.نوردهي يا نورپردازي درست باشد كادربندي بر اساس معيارهاي شناخته شده صحيح باشد واز اين قبيل موارد …
بسياري از عكس هادر شاخه هاي مختلف عكاسي مثل عكاسي صنعتي تبليغاتي ،عكاسي خبري ،عكاسي طبيعت ونيز ديگر شاخه ها از اين مقوله اند. در اين گونه عكاسي عكاس صنعتگري است كه مي تواند دقيق و زيبا عكاسي كند و بسياري از ذوق ها اين گونه عكس ها را مي پسندند و از ديدن آن ها لذت مي برند.
براي اين گونه عكس ها متخصصان هر رشته تا حدود زيادي مي توانند تعاريف يك عكس خوب را بيان كنند.
اما آن جا كه عكاسي به عنوان هنر مطرح مي شود تعريف دقيق دادن از عكس خوب اگر ناممكن نباشد كار دشواري است.آن جا كه عكاسي را همطراز شعر ناب مي شناسيم همان قدر كه تعريف دادن از شعر مشكل است عكاسي را هم نمي توان توضيح داد.شانس و موفقيت عكاسان در رشتهي تبليغاتي بيشتر مربوط به نيروي فكري و كمكي است كه باعث دلگرمي و نجات آنها خواهد شد. طراحان هنري، مديران فروش و گرافيستها نيروي نجات بخش عكاس تبليغاتي هستند. بيشتر مواقع طراحي دكور- چيدمان وسائل و از همه مهمتر زاويهي ديد شيئي مورد نظر را آنها انجام خواهند داد و عكاس وظيفه سنگين و حرفهاي نورپردازي، انتخاب فيلم و لنز مناسب را بعهده دارد. در دنياي حرفهاي عكاسي تبليغاتي حداقل چهار نفر در خلق يك اثر شركت دارند.
عكاسي صنعتي يعني جايي كه عكاسي صرفا صنعت است و حتي چشم انسان هم براي انتخاب لحظه عكاسي دخيل نيست .1-ماهواره اي كه از فضا دقيق ترين تصاوير را به زمين مخابره مي كند.در اين نوع عكاسي همه چيز طبق فرمول و حساب شده انجام مي شود. اين جا عكاسي صرفا علم است و صنعت است و البته كاربرد خودش را دارد و بسيار مفيد است. يا نوع ديگر آن عكاسي از طريق ميكروسكوپ يا تلسكوپ و غير آن براي مقاصد پژوهشي .
2-جاهاي ديگري هم هست كه انسان مستقيما در عكاسي دخل و تصرف دارد اما اين دخل و تصرف او مانند دخل و تصرف يك صنعتگر در كار صنعتي اش است .مثل دخل و تصرفي كه يك تراشكار براي تراشيدن قطعه اي به كار مي برد يا كاري كه قاليباف پاي دار قالي انجام مي دهد. در اين گونه عكاسي محصولي توليد مي شود كه مفيد است و ارزشمند است و چه بسا زيباست اما يك كار صنعتي انجام شده و عكاس به عنوان يك صنعتگر مطرح است .
عكاسي صنعتي تبليغاتي
عكاسي صنعتي تبليغاتي يكي از خدماتي ترين رشتههاي عكاسي است. در اين رشته نه تنها بايد حداكثر تسلط به تئوري و تكنيك را داشته باشيم بلكه به بسياري از وسائل، علاوه بر دوربين احتياج پيدا خواهيم كرد، از فونهاي رنگي تا ميزهاي مخصوص كار از وسائل جنبي نورپردازيهاي پيچيده تا سه پايه و پانتوگرافهاي بزرگ و از همه مهمتر استوديوهاي عظيم و مملو از وسائل نورپردازي فقط بدرد عكسبرداريهاي صنعتي- تبليغاتي ميخورند.
هر گونه عكسي كه در خدمت معرفي، تبليغ و يا فروش توليدات يا كالائي باشد، عكاسي صنعتي- تبليغاتي بحساب ميايد. يكايك مواد غذائيها، انواع وسائل زندگي، هر نوع مبلمان و ماشين چه با حضور انسان چه بدون مدل در زمره عكس تبليغاتي است. خطوط توليد، كارخانههاي صنعتي و فني در مراحل و زواياي مختلف عكاسي صنعتي محسوب ميشوند. معمولاً اين نوع عكاسي يك سفارش دهنده نيز دارد: صاحبان صنايع، ارگانهاي دولتي، بخشهاي اقتصادي و بازرگاني، روابط عموميها و سازمانهاي تبليغاتي و در ضمن گرافيستها و طراحان صنعتي- هنري، همه و همه سفارش دهنده و محتاجان و علاقمندان عكاسي صنعتي- تبليغاتي هستند.با توجه و دقت ميتوان عكاسي تبليغاتي را آسانتر سر و سامان داد:
در ضمن، عكاسي تبليغاتي ممكن است همراه با مدل جاندار( انسان يا حيوان ) باشد در اين مواقع نه تنها نميتوان سوژهي اصلي را كه يك سوژه تبليغاتي است فداي جذابتر شدن مدل زنده كرد بلكه بر عكس مدل زنده بايد مانند هر وسيله يا تكنيك ديگر نيز در خدمت سوژه اصلي باشد.هر چه عكاس تبليغاتي تجربه و اطلاعات بيشتري دربارهي سفارشات حرفهي خود داشته باشد موفقتر و صاحبنام تر خواهد بود. تسلط و در اختيار داشتن وسائل و فضاي مورد لزوم، رمز موفقيت عكاسان صنعتي است.
براي مسلط شدن به عكاسي تبليغاتي بايد تمرينات و درسهاي اين رشته را در رابطه با ابعاد سوژهي مورد نظر تقسيم بندي كرد. هر دانشجو بايد بداند كه اگر سوژهي مورد نظر يك فضاي شش متري دكور در پس زمينهي خود دارد چه وسائل چه لنز و دوربين و چه نوع چراغهائي لازم است. اين يك فكر كودكانه و غير حرفهاي است اگر فكر كنيم ميتوان با يك فلاش دستي و دوربين 135 عكس حرفهاي انداخت.
دانش و تمرينات ضروري در عكاسي صنعتي تبليغاتي
1- ياد گيري و كاربرد نور و موارد مصرف هر كدام (اسپات- مستقيم- نرم)
2- كار با مقواي خاكستري 18٪ و يادگيري محاسبهي حرفهاي نورپردازيها شناخت كامل كنتراست و هارموني نور در رابطه با سوژههاي تبليغاتي.
3- شناخت كامل دوربين بزرگ و لنزهاي آن در رابطه با نوع سوژه.
4- دانش شناخت فيلمهاي موجود- رنگ- كنتراست و ظهور آنها.
5- دقت و توجه كامل، به خواسته و سليقهي سفارش دهنده و نوع و محل مصرف عكس شما.
6- نوآوري و عدم كپي برداري از نمونههاي مشابه با مطالعهي كارهاي بقيه عكاسان.
7- تمرين و سعي در گروهي كار كردن با طراحان و گرافيستهاي حرفهاي صنعتي- تبليغاتي
تاريخچه عكاسي تبليغاتي
اولين تبليغات تصويري بي شك فعاليت خود را از غارهايي آغاز كرد كه انسان هاي اوليه در آن سكني مي گزيدند.نقاشي بر روي سنگ ها و بسياري از سنگ نبشته هاي تصويري نظير تصاوير شكار، پرورش حيوانات و اهلي كردن حيوانات وحشي، همگي نمونه تبليغات تصويري از توانمندي هاي انسان اوليه بوده است.چنانچه انسان كنوني و هم عصر ما ديگر بار، باز به هزاران سال قبل
رجوع كند بي شك به قدرت بيان اهداف و جلب اطرافيان گذشتگان پي مي برد كه فقط با زبان تصوير و تصويري بوده است، اما در زمان حال ديگر سطوح نوشتاري آن چنان كه بايد و شايد ديگر توان جلب توجه بينندگان را ندارد. زيرا فرصت كم است و حوصله ها كوتاه و وقت مطالعه كم. دنياي
امروز توان خواندن خود را در سطح يك ورق زدن كاهش داده و بايد بتوان در همان ساعت كوتاه پيام خود را رساند و اين رسالت تصوير است كه بايد تاثير خود را با كوتاه ترين زمان بگذارد و آري انسان امروز مجذوب تصوير است.عكاسي با پيدايش خود در سال ۱۸۱۶ تا به امروز هزار راه و بيراهه را آزموده ولي عكاسي تبليغاتي كه شايد جزو آغازين اين فرآيند بوده ريشه دارترين قسمت اين هنر است. ابتدايي ترين تصاوير، تصاويري است كه زندگي مردم را به تصوير مي كشد. كار يك كشاورز، فعاليت يك صنعتگر و حمله نظامي و… حاصل اين نوع عكاسي را مي توان در زمره عكس هاي مستند تبليغاتي دانست.
اين سبك خود آغاز رويكردي است كه امروزه به هزاران شكل درآمده است كه هر كدام داراي ابزار و فن خاص خود است. بيان اسم عكاسي تبليغاتي براي هر شنونده اي يادآور تصاويري است بسيار ساده و كوتاه در ذهن. تصوير برچسب بر روي قوطي كنسرو. دونده اي بر روي جعبه كفش يا كودكي شاد بر روي جعبه خوراكي. ولي هر چه هست در هزاره سوم، تبليغات و مخصوصا تبليغات بصري، خود به ابزاري قدرتمند در جوامع بشري تبديل شده است. در حال حاضر عكاسي تبليغاتي و تصوير تبليغاتي جاي خود را در صفحات مهم مجلات يافته، پوسترهاي آگهي هاي تبليغاتي تمام شهرها را در زير سيطره خود درآورده و خبر گشايش استوديوهاي بزرگ و پر زرق و برق هر روز به گوش مي رسد.
تبليغات بصري حالا گام هاي خود را استوارتر مي گذارد، چون يافته است كه اين فن حتي در جوامع اقتصادي كه شريان يك ملت است نفوذ كرده و حتي جوامع سياسي را تحت سلطه خود درآورده است.
و به همين خاطر آن چنان بزرگان ملل مختلف خود را در تيررس لنزها قرار مي دهند كه حتي به نتيجه كار هم فكر نمي كنند چون با تمام وجود به نتيجه اين نوع تبليغات اطمينان كامل دارند.
پس، از ابتداي بشريت از زمان پيدايش انسان غارنشين، تبليغات تصويري به وضوح پديدار بوده است.تاريخچه عكاسي تبليغاتي
پس ازپايان جنگ دوم جهاني نيمه غربي اروپاي ويرانه كه با كمك هاي مالي متفق قدرتمندش ايالات متحده رو به بازسازي عمومي مي رفت اندك اندك چون ققنوسي از خاكستربرمي خواست وجاني تازه دركالبدش دميده مي شد. بازار توليد كه كاملاَ بي رونق مانده بود. اروپاي درمانده را به سوي مصرف گرايي كشاند. چرا كه فروشگاه ها خالي بودند و شهروندان نيازمند اقلام روزمره . درنتيجه درسرتاسر اروپا بدل به بستري بي نظير براي ارائه محصولات آمريكايي گرديد . ودر اين ميان آنچه نقدينه ي بيشتري را راهي جيب كمپاني موفق مي ساخت تبليغات مناسب و تأثيرگذار بود. بي شك با حجم تخريب اروپا صورتي دردمند يافته بود. درنتيجه تبليغاتي جذابتر به نظر مي رسيدند كه پررنگ و لعاب تر بودند.در اين سال ها عكاسي درمقام هنري مستقل شناخته مي شد ومجله هاي بسياري در سراسر اروپا و آمريكا به اين هنر جوان اختصاص يافته بودند ، چه در سطح تكنيكي و چه به مثابه رسانه اي هنري . با پايان جنگ نخست تكنولوژي عكاسي روند روبه پيشرفت بي وقفه را پيش گرفته بود كه پس از جنگ و تا پايان دهه ۱۹۳۰ انواع دوربين هاي تك لنزي انعكاسي ( SLR ) را به بازار روانه ساخت ، چنين امكاناتي سبب شد كه استفاده از اين رسانه گويا بسيار آسان تر ، ارزانتر وهمه گير شود.
درسال ۱۹۴۷ امكان تازه اي پديد آمد كه بسيار چنين روندي را تسريع نمود. دراين سال دكترادوين. اچ . لند در اتحاديه جامعه اپتيكي آمريكا دوربيني را ابداع كرد كه عكس يك دقيقه اي مي گرفت . و اين تكنولوژي تا سال ۱۹۵۹ به سرعتي معادل ۱۵ ثانيه رسيد. سال هاي پس ازجنگ به دلايلي كه برخي از آنها ذكر شد.
سال پيشرفت صنعت چاپ وبه اصطلاح دوران طلايي چاپ ناميده مي شد. مجلات رنگي و مصور كه با قيمت بسيار ارزان و درتيراژهاي بسيار بالا ارائه مي شد . همگان را به خريد محصولات و همچنين سفر وجهانگردي فرا مي خواند . ازهمين رو دهه هاي ۱۹۴۰و ۱۹۵۰ را دوران مجله هاي گلاسه رنگي نيز مي گويند .فراتر از تبليغات در سالهاي پس از جنگ عكاسي مردم نگار مستند و خبري نيز خيزهاي چشمگيري برداشت . براي مثال در سال ۱۹۴۷ عكاسان آزاد مستند و جنگ گروهي را تشكيل دادند با نام مگنوم . كه نام آن همچنان معادل بهترين شكل عكاسي مستند وخبري است . درمجموع گستره ي وسيعي از سال هاي پس ازجنگ به عكاسي مستند گذشت هر چند هنرمندان مدرنيستي كه در دوره جنگ مجال ارائه آثار هنرمندانه خود را نداشتند نيز فضايي يافتند تا به برگذاري نمايشگاه هاي هنري بپردازند. عكاساني چون پيرسودر، مارتين مارتينك ، آنگوس مكبين ، اميلا مدكو!
درفاصله سال هاي ۱۹۴۵ تا ۱۹۶۵ چنان كه گفته شد دوران رشد و شكوفايي آمريكا ناميده مي شد . دوراني كه شايد ديگر درتاريخ جهان براي هيچ حكومت سرمايه داري رخ ندهد . بدون شك شركت هاي سرمايه دار اروپايي كه درآن سال ها هنوز چيزي از سرمايه شان باقي مانده بود نيز راهي ايالات متحده شدند ،تا از رشد اقتصادي قاره دور افتاده بهره مند شوند ، بررسي هزينه هاي صرف شده در صنعت تبليغات درفاصله سال هاي ۴۰ تا ۶۰ به سادگي به ما نشان مي دهد كه ابعاد ماجرا چقدر عظيم بود. تبليغات چاپي موجود درمجلات و روزنامه ها از سال ۱۹۴۰ تا ۱۹۵۰ از مبلغ يك ميليارد دلار به ۵/۲ ميليارد دلار رسيد و اين رقم در سال ۱۹۶۰ با رشدي شگرف معادل ۵/۴ ميليارد دلار ثبت شده است كه درمقايسه با سال ۱۹۳۵ رشدي ۵۱۵ درصدي داشت . دوران اخير دوران رشد سمت تازه اي در مطبوعات بود . اين فرد يعني مدير هنري از اهميت بسياري برخوردار شد چرا كه وظايفي چون كشف استعدادهاي بالقوه ، بالفعل ساختن آن و تأييد و گسترش ايده هاي تبليغاتي را برعهده داشت.ويليام برن باخ مدير هنري برجسته آن سال ها در سال ۱۹۴۷ چنين مي گويد: « تبليغات دراصل متقاعد كنندگي است و متقاعد كنندگي نمي تواند يك علم باشد ، بلكه هنر است . » عكس هاي سال هاي پس ازجنگ همواره با شعاري سياسي همراه بودند كه با روحيه سياسي اجتماعي همان سال ها تدوين مي شد . شعارهايي اغلب بر اساس سياست هاي جنگ سرد . با آنكه تأكيد بر ساخت هنرمندانه عكاسي بسيار بيشتر از سال هاي ۲۰ و ۳۰ بود ليكن شكل تازه اي از هنر را در نظرمي آورد كه برخوردار از دستور زباني مشخص و توانايي بيانگري بود والتر نورنبرگ عكاس تبليغاتي در سال ۱۹۴۰ چنين نوشته است : « عكس تبليغاتي بايد ايده داده شده را به فرمي ملموس ترجمه كند – آن چنان كه براي بيننده كاملاٌ آشكار باشد و نمايانگر موضوع مورد فروش . »
وي چنين ادامه مي دهد : « اين مسئله به شكلي تلويحي بيانگر چهار ملاحظه مهم است ، نخست اينكه نبايد تجربه حسي را با ادراك رومانتيك اشتباه گرفت . گاهي چنين چيزي رخ مي
دهد چرا كه رمانتيسم باعث مي شود تجربيات حسي براي متوسط مردم راحتتر قابل درك باشد و دوم آنكه بيان را نبايد با توضيح اشتباه گرفت . توضيح دادن به معناي تبيين نمودن است . ليكن بيان كردن به معناي قابل درك نمودن تجربياتي شخصي است . اين بدان معناست كه عكاس – اگر هنرمند باشد – بايد از جزئيات پنهاني كه مي خواهد نشان دهد آگاه باشد و آن را براي نظاره گر بيان كند. به طوري كه بيننده موضوع عكس را به همان شكل بفهمند وحس كند .
سوم اين كه واكنش مردم به يك اثر هنري غيرقابل محاسبه است و رويدادي از پيش تعيين شده وجود ندارد.چهارم ، در اثرهنري فرم و محتوا همچون يك واحد يگانه در مي آيد و چنان به هم پيوسته اند كه غيرقابل تفكيك مي شوند . فرم بخشي ذاتي از بيان هنري است . » چنين ايده اي كه ريشه هايش از دهه هاي ۱۹۳۰ اندك اندك تا سال هاي دهه ي ۱۹۶۰ بر اين باور تأكيد داشتند كه مضمون يك آگهي تبليغاتي سبب ترغيب مشتري به خريد مي شود و نه فرم آگهي و همين تغيير نگرش سبب توجه بسياري در رابطه ميان متن و تصوير موجود در آگهي شد چرا كه بر مبناي تجربه عمومي ، مخاطب در مواجهه با آگهي شامل عكس و متن ابتدا نگاهي گذرا به عكس مي اندازد سپس متن را مي خواند و درنهايت با دقتي بيشتر به تصوير باز مي گردد.
تاريخچه و اهداف انجمن عكاسان تبليغاتي و صنعتي ايران
تا سالهاي مياني دهه شصت ، تعداد افرادي كه در كشور به حرفه عكاسي تبليغاتي و صنعتي مشغول بودند از تعداد انگشتان يك دست فراتر نميرفت كه در بين آنها به چهره هاي پر افتخاري بر مي خوريم كه خداوند را شكر همگي هنوز مشغول كار هستند ، اين همكاران چه آناني كه اين حرفه را بصورت آكادميك و علمي و چه آناني كه به صورت تجربي فراگرفته بودند همگي عكاسان خود ساخته و خود باور هستند كه در تمامي اين سالها بدون هيچ گونه حمايت از طرف مدعيان، خود گليم عكاسي تبليغاتي و صنعتي را از آب بيرون كشيده اند. تا پايان جنگ تحميلي ، يعني ۱۳۶۷ ، سرد بودن بازار و نرخ جهاني نفت و داغ بودن بحث صادرات و بازار يابي براي كالاهاي ايراني، زمينه را براي عكاسان تبليغاتي و صنعتي مهيا ساخت تا بخشي از بازار توليد تبليغات را به سمت خود جذب كنند.از اين رو تعداد انگشت شمار ديگري عكاس تبليغاتي و صنعتي وارد گود شدند و همان رقابت مختصر زمينه را براي توليد كيفي تصوير فراهم آورد.
در همين سالها صنعت ليتوگرافي ديجيتال و ماشين هاي اسكنر هم پا به عرصه تبليغات و چاپ كشور گذاشت ، ليتو گرافي سنتي ديگر جواب گوي كيفيت و سرعت مورد نظر طراحان گرافيك و عكاسان نبودند ، در ضمن با پيشرفته شدن مرحله ليتوگرافي و آماده سازي براي چاپ و همچنين تغيير در نگاه چاپخانه ها به كيفيت چاپ جهت رقابت در بازار صادرات كالاهاي ايراني ، موضوع تبليغات بيش از پيش رقابتي شد.با شروع دهه هفتاد و آغاز دوران سازندگي ، علاوه بر رونقي كه صادرات غير نفتي در بازار تبليغات بوجود آورده بود ، باز سازي زيربناهاي تخريب شده كشور در جنگ نيز رونقي به عكاسي صنعتي داد. براي ثبت و ايجاد سوابق در امر بازسازي، توليد و رپرتاژهاي صنعتي ، عكاسان فعال و زبده اي را مي طلبيد.
براي استفاده از مطالب مفيد و جذاب و همچينين دانلود ويژه ي فايل هاي سايت به قيمت رايگان در كانال ما عضو شويد.
براي عضويت روي كلمه كانال قدرت پرواز كليك نماييد
قيمت فايل فقط 2,800 تومان
برچسب ها : مقاله در مورد عكاسي تبليغاتي , مقاله در مورد عكاسي تبليغاتي
- دوشنبه ۰۱ آبان ۹۶ | ۱۹:۰۲
- ۳۲ بازديد
- ۰ نظر