- داوري الزامي در تفويض سهام شركتهاي دولتي در حقوق ايران
دسته: فقه،حقوق،الهيات
بازديد: 4 بارفرمت فايل: doc
حجم فايل: 198 كيلوبايت
تعداد صفحات فايل: 125هدف از اين پايان نامه بررسي داوري الزامي در تفويض سهام شركتهاي دولتي در حقوق ايران مي باشد
قيمت فايل فقط 99,000 تومان
دانلود پايان نامه كارشناسي ارشد رشته حقوق خصوصي
داوري الزامي در تفويض سهام شركتهاي دولتي در حقوق ايران
چكيده
بهدليل نقش و جايگاه تاثيرگذار شركتهاي دولتي در اقتصاد كشور، كنترل و نظارت بر شركتهاي مزبور بحث مهم و اساسي بوده و قانونگذار نيز به دليل اهميت آن، در قوانين مختلف اين موضوع را مدنظر داشته است. از سوي ديگر، به خاطر پيچيدگيهاي موجود در فرآيند واگذاري سهام شركتهاي دولتي و وابسته به دولت، ضرورت دارد نهادهاي نظارتي ويژهاي بر برنامه خصوصيسازي كشور نظارت كند.
بطور كلي داوري نهادي اختياري، خصوصي و رسمي مي باشد كه طرفين اختلاف با انتخاب يك يا چند داور از طريق قرارداداختلاف ان ها داوري حل و فصل مي شود و مطابق ماده 454 قانون آيين دادرسي مدني كليه اشخاص كه اهليت اقامه دعوا دارند مي توانند با تراضي يكديگر منازعه و اختلاف خود را در هر مرحله اي از رسيدگي به داوري ارجاع دهند اما با تصويب قانون برنامه سوم توسعه اقتصادي، سياسي و اجتماعي جمهوري اسلامي ايران مورخه 1379 شاهد تاسيس نهاد داوري دولتي اجباري يا الزامي هستيم. اين پايان نامه در پاسخ به مسئله اصلي مبني بر اين كه وضعيت حقوقي هيئت داوري اجباري در واگذاري سهام شركت هاي دولتي چگونه مي باشد؟ به اين فرضيه است كه وضعيت حقوقي هيئت داوري اجباري در واگذاري سهام شركت هاي دولتي مبتني بر قرار داد تنظيمي و آئين نامه اجرائي است.در قوانين موجود، دستگاههاي مختلفي وظايف نظارتي را به عهده دارند كه با آشنايي كامل از قوانين مربوط و شناخت دستگاههاي مزبور ميتوان در راستاي بهبود نظارت و افزايش تاثيرگذاري چنين دستگاههاي اقدام كرد.
كليد واژه :
داوري
واگذاري
اجباري
سهام
شركت دولتي
مقدمه
شركتهاي دولتي با توجه به حجم بالاي دارايي، نقدينگي و كاركنان، بخش مهمي از اقتصاد كشور را در بر ميگيرند و به طور مسلم ساماندهي آنها ميتواند گام مهمي در جهت ساماندهي اقتصادي كشور باشد. بهرغم تصويب برنامههاي متعدد اقتصادي و تصريح به كوچكسازي بخش دولتي و خصوصيسازي شركتهاي دولتي در برنامههاي اخير توسعه كشور، گسترش شركتهاي دولتي طي دهههاي اخير باعث افزايش حجم دولت و محدود شدن فضاي رقابتي براي بخشخصوصي شده و امكان توسعه بخش غيردولتي و استقرار عدالت اجتماعي را دشوار كرده است. بهدليل نقش و جايگاه تاثيرگذار شركتهاي دولتي در اقتصاد كشور، كنترل و نظارت بر شركتهاي مزبور بحث مهم و اساسي بوده و قانونگذار نيز به دليل اهميت آن، در قوانين مختلف اين موضوع را مدنظر داشته است. از سوي ديگر، به خاطر پيچيدگيهاي موجود در فرآيند واگذاي سهام شركتهاي دولتي و وابسته به دولت، ضرورت دارد نهادهاي نظارتي ويژهاي بر برنامه خصوصيسازي كشور نظارت كند.
در قوانين موجود، دستگاههاي مختلفي وظايف نظارتي را به عهده دارند كه با آشنايي كامل از قوانين مربوط و شناخت دستگاههاي مزبور ميتوان در راستاي بهبود نظارت و افزايش تاثيرگذاري چنين دستگاههاي اقدام كرد. در اين گزارش ضمن ارائه تعريف قانوني شركت دولتي، مباني قانوني دستگاههاي نظارتي نيز مورد بررسي قرار ميگيرد.
براي ورود به بحث ابتدا لازم است موضوع مورد بررسي بهطور كامل شناسايي و ماهيت حقوقي آن تبيين شود. مهمترين تعريف شركت دولتي كه استنادپذيري دارد و در حال حاضر ملاك عمل است، ماده4 قانون محاسبات عمومي كشور مصوب سال 1366 است. مطابق اين ماده قانوني، شركت دولتي واحد سازماني مشخصي است كه با اجازه قانون به صورت شركت ايجاد يا مصادره شده و بهعنوان شركت دولتي شناخته شده و بيش از 50 درصد سرمايه آن متعلق به دولت باشد. هر شركت تجاري كه از طريق سرمايهگذاري شركتهاي دولتي ايجاد شود، تا زماني كه بيش از 50 درصد سهام آن متعلق به شركتهاي دولتي است، شركت دولتي تلقي ميشود. البته در اين قانون شركتهاي زيرمجموعه بانكها، موسسههاي اعتباري و شركتهاي بيمه، مستثنا شدهاند.
بايد به اين نكته توجه كرد كه موسسه دولتي مطابق ماده 3 قانون محاسبات و موسسهها و نهادهاي عمومي غيردولتي به استناد ماده 5 قانون يادشده، داراي تعريفهاي جداگانه بوده و بهطور كامل از شركتهاي دولتي متمايز شدهاند. بند 11 ماده 1 قانون برنامه و بودجه كشور (مصوب سال 1351)، شركت دولتي را بهعنوان يكي از مصداقهاي دستگاه اجرايي بيان كرده است. بنابراين هرجا قانونگذار به دستگاه اجرايي اشاره ميكند، شركت دولتي را نيز شامل ميشود.از سوي ديگر، با توجه به ماده 20 قانون تجارت (مصوب 1311/2/13)، شركتهاي تجارتي به 7 دسته تقسيم ميشوند؛ شركت سهامي، شركت با مسئوليت محدود، شركت تضامني، شركت مختلط سهامي، شركت مختلط غيرسهامي، شركت نسبي و شركت تعاوني توليد و مصرف. بنابراين هر شركت تنها در قالب يكي از انواع يادشده قرار ميگيرد و در خارج از اين انواع، سازماني بهعنوان شركت از نظر قانون تجارت اعتبار قانوني ندارد.
همچنين اصل 44 قانون اساسي، نظام اقتصادي جمهوري اسلاميايران را بر پايه سه بخش دولتي، تعاوني و خصوصي تعريف ميكند و بخش دولتي را شامل تمام صنايع بزرگ، صنايع مادر، بازرگاني خارجي، بانكداري، بيمه، تامين نيرو، سدها و شبكههاي بزرگ آبرساني، راديو و تلويزيون، پست و تلگراف و تلفن، هواپيمايي، كشتيراني، راه و راهآهن بيان كرده است.
هرچند در اصل مزبور از لفظ شركت دولتي استفاده نشده است، اما تمام فعاليتهاي ذكرشده در اين اصل از مصداقهاي فعاليت شركتهاي دولتي در ايران است. بهرغم اينكه محدوده تعريفشده در اين اصل بسيار وسيع است، اما در حال حاضر حيطه فعاليت شركتهاي دولتي در ايران بسيار گستردهتر از چارچوب مورد اشاره است بهطوري كه ميتوان محدوده مزبور را حداقل فعاليت شركتهاي دولتي در ايران قلمداد كرد.
با تصويب قانون برنامه سوم توسعه اقتصادي اجتماعي و فرهنگي جمهوري اسلامي ايران در تاريخ ۱۷/۱/۱۳۷۹ , شاهد تاسيس و تولد دوباره نهاد داوري اجباري يا الزامي هستيم هيات داوري و شوراي حل اختلاف را از اين پس بايد دو مرجع شبه قضايي دانست كه در صورت شكل گيري و اجرا در روند دادرسي تاثير قابل توجهي بر جاي خواهند گذاشت در واقع بايد از آن دو به لحاظ مداخله دولت و اينكه اقتدار خود را از دولت و نه صرف قرارداد خصوصي بدست آورده اند. نسبت به وظايف محوله, به عنوان مرحله اي از دادرسي يا رسيدگي اجباري ياد نمود.
فهرست مطالب
چكيده 1
مقدمه 2
بيان مسأله 5
اهميت و ضرورت انجام تحقيق 9
مرور ادبيات تحقيق 10
سوال اصلي 10
سؤالات فرعي 10
فرضيه اصلي 10
فرضيه هاي فرعي 11
روش تحقيق 11
روش گردآوري اطلاعات 12
سازمان دهي تحقيق 12
فصل اول كليات 13
1-1 مفاهيم 14
1-2 روشهاي حل و فصل اختلافات 17
1-2-1 قضاوت دولتي 18
1-2-2سازش 19
1-2-3 داوري 22
1-2-3-1آيين داوري 25
1-2-3-2 علل رجوع به داوري 28
1-2-3-3 مشخصات داوري 29
فصل دوم نظارت قانوني بر فعاليت شركتهاي دولتي و واگذاري آنها 34
2-1 نظارت قانوني بر فعاليت شركت هاي دولتي و واگذاري آن ها 35
2-2- شركت دولتي 36
2-3 دستگاههاي نظارتكننده بر شركتهاي دولتي 37
2-3-1 سازمان مديريت و برنامهريزي كشور 38
2-3-2 وزارت امور اقتصادي و دارايي 44
2-3-3 بازرس (حسابرس) شركتهاي دولتي 47
2-3-4 ديوان محاسبات كشور 49
2-3-5 سازمان بازرسي كل كشور 51
2-3-6 ديوان عدالت اداري 54
2-4 دستگاهها و نهادهاي نظارتكننده بر فرآيند واگذاري سهام شركتهاي دولتي 55
2-4-1 هيأت عالي واگذاري 56
2-4-2 هيأت داوري 56
2-4-3 سازمان خصوصي سازي 57
2-4-4 ساير مراكز نظارتي 58
فصل سوم واگذاري سهام و مديريت شركتهاي دولتي و داوري اجباري 60
مقدمه 61
3-1 بسترسازي براي رشد سريع اقتصادي، مواد قانوني، واگذاري سهام دولتي و داوري آنها 61
3-2 برقراري انضباط مالي 63
3-3 هيأت واگذاري 84
3-4 تولد داوري اجباري يا مرحله اي از دادرسي 92
3-4-1 كلياتي پيرامون سابقه داوري الزامي در ايران 93
3-4-2 صلاحيت هيات داوري و شوراي حل اختلاف 96
3-4-2-1 صلاحيت هيات داوري 96
3-4-2-2 صلاحيت شوراي حل اختلاف 99
3-4-2-3 تشكيلات هيات داوري و شوراي حل اختلاف 101
نتيجه گيري 106
پيشنهادات 107
منابع 108
چكيده به زبان لاتين 110
قيمت فايل فقط 99,000 تومان
برچسب ها : داوري الزامي در تفويض سهام شركتهاي دولتي در حقوق ايران , داوري الزامي در ايران , داوري اجباري , وضعيت حقوقي داوري اجباري , واگذاري سهام شركتهاي دولتي , بررسي حقوقي واگذاري سهام شركتهاي دولتي , داوري اجباري در واگذاري سهام شركتهاي دولتي , پايان نامه داوري اجباري , پايان نامه واگذاري سهام شركتهاي دولتي
- دوشنبه ۱۱ دی ۹۶ | ۰۸:۵۸
- ۴۳ بازديد
- ۰ نظر