مصاحبه با ركورد دار و استاد كاهش وزن بدون رژيم غذايي ايران

مصاحبه با ركورد دار و استاد كاهش وزن بدون رژيم غذايي ايران

سؤال: شما در يكي از سخنراني‌هايتان گفتيد بدون رژيم غذايي وزن كم كرده ايد.مي توانيد درباره شيوه كاهش وزن تان توضيح دهيد ؟

 

پاسخ : بله. شما مي دانيد چاق ها براي چه رژيم غذايي مي گيرند؟ لازم نيست بدنبال پاسخ باشيم زيرا پاسخش مشخص است.آنها مي خواهند لاغر شوند زيرا تصور مي كنند رژيم غذايي، خوردن اشتباه و بي برنامه را برنامه ريزي مي كند.اين تصور منطقي و درست به نظر مي رسد.اما بايد بدانيم نتيجه اي قابل قبول دارد؟ خير.زيرا آمار همه تحقيقات دنيا نشان مي دهد كه ميزان شكست در رژيم هاي غذايي 95% است. شايد تعجب كنيد و بگوييد " اوه " عجيب است نه؟ اگر رژيم غذايي براي كاهش وزن منطقي است پس چرا آمار موفقيت در كل دنيا خيلي كم است؟ دليلش اين است كه افراد به هيچوجه نمي توانند رژيم غذايي را كه يك محدود كننده و برخلاف ميل مغز و ذهن است بيشتر از 3 يا 6 ماه رعايت كنند.

حالا فكر كنيد طي 5 سال يك انسان چاق حتي چاقتر هم مي شود.زيرا از نظر رواني رژيم غذايي اين را به ما مي گويد"به خودت اعتماد نكن چون توانايي نداري غذاي خوب انتخاب كني و نمي توني جلوي خودتو بگيري " رژيم غذايي به ما مي گويد " يك غار بي انتها هستي كه كل دنيارو مي خوري " پس آنچه باعث شده ما رژيم غذايي را بارها بگيريم صرفا چاقي نيست بلكه تنها اين تصور است كه درمان دائمي و نسخه خوشبختي ما همان نسخه پزشك يا متخصص يا مربي ورزش است.

پاسخ بهتري كه مي توانم براي لاغري دائمي به چاق هاي عزيز بدهم اين است كه بياييد به جاي اينكه به دنبال پاسخ باشيم، سوالات خوبي درباره عوامل چاقي از خودمان بپرسيم.به جاي اينكه بيرون نگر باشيم به درونمان نگاه كنيم.براي من اهميتي ندارد كالري يك موز يا كالري پيتزا يا كالري سينه مرغ چقدر است زيرا ديگر خودم را محدود به كالري يا برگه رژيم غذايي نمي كنم.با پرسش بيش از 100 سوال كه در كتاب راز كاهش وزن به تك تك آنها پاسخ داده ام توانستم بدون رژيم غذايي وزن كم كنم.

 

سوال : خيلي ها مي گويند با كنترل كردن خوردن نتوانسته اند وزن كم كنند.شما مي گوييد مي شود بدون كنترل خوردن وزن كم كرد؟

پاسخ : خير اما كنترل خوردن بعنوان يك رفتار مستلزم كنترل كردن ذهن است.يعني اگر بگوييم خوردن مثل مسواك زدن يا مثل لباس پوشيدن يك رفتار است اين رفتار را بايد دوباره ياد بگيريم.وقتي مسواك مي زنيد اما مسواك را بد روي دندان و لثه هايتان تكان مي دهيد آسيب مي بينيد.وقتي لباس مي پوشيد اگر حواس تان را جمع نكنيد ممكن است لباس با كشيدنش پاره شود.حواس جمعي يكي از اركان يادگيري رفتارهايي است كه ساده به نظر مي رسد اما ظرافت دارد.

پس به جاي رژيم گرفتن بايد ذهن مان را آموزش بدهيم.خيلي ها نامش را لاغري با ذهن گذاشته اند اما بنظرم بايد نامش را سير شدن مغز گرسنه ناميد.نام كتاب جديدم سير شدن مغز گرسنه 1 در بهار 1398 چاپ شده است و مي توانيد از سايت سينا شريف زاده آن را سفارش دهيد.

 

سوال : قوانيني كه براي كاهش وزن به ديگران آموزش مي دهيد باعث شد چند كيلو وزن كم كنيد؟

پاسخ : در 18 ماه 85 كيلو لاغر شدم و طي اين 18 ماه هيچ مشكلي نداشتم.افرادي كه رژيم هاي غذايي مختلفي مي گيرند دچار مشكلاتي مانند يبوست، ريزش مو، افت فشار خون و بي حالي، مشكلاتي در اعصاب و پرخاشگري، تمايل شديد به خوردن و ..... پيدا مي كنند.اما كاهش وزن با سير كردن مغز گرسنه و به دنبال آن كاهش وزن بدون گرسنگي بهمراه لذت خوردن باعث شد تا 85 كيلوگرم وزن كم كنم.قبلا 205 كيلو چربي بودم و الان 120 كيلوگرم وزن عضلاني و سفت بدنم است.

 

سوال : شما چگونه اين اطمينان را مي دهيد افرادي كه روش لاغري كاهش وزن بدون رژيم غذايي را از شما مي آموزند واقعا لاغر مي شوند؟

پاسخ : تضمين بهترين و مطمئن ترين راه است.تضمين اينكه اگر افراد از آنچه در اختيارشان مي گذارم راضي نباشند سه برابر پولشان را پس بگيرند.افرادي كه آموزش لاغري يا كتاب لاغري را از ما دريافت مي كنند بايد با خيال راحت بعد از يادگيري موارد را اجرا كنند و اگر پاسخ سوالي را نمي دانند بپرسند.هيچ روشي دائمي تر از كاهش وزن با سير كردن مغز گرسنه نيست.اين روزها كه شبكه هاي اجتماعي پر است از رژيم هاي غذايي مختلف از اتكينز و كتوژنيك گرفته تا رژيم دوپامين و كانادايي يا رژيم هاي گياهخواري و تخم مرغ كه هر كدام ادعا مي كنند سريعترين راه كاهش وزن هستند، اينكه به ذهن تان ياد بدهيد رژيم هاي غذايي محدود كننده شما هستند و حس اعتماد به خود را از شما مي گيرند متوجه مي شويد همه رژيم ها اشتباه هستند.آنچه صحيح است اين است كه ذهن ياد بگيرد هيچ محدوديتي در كار نيست و اين انسان آزاد است كه مي تواند با خوردن غذاهاي سالم و خوشمزه وزن كم كند.كاهش وزن با رژيم و گرسنگي كشيدن ممنوع است.

سوال : افراد چاق چگونه مي توانند از كتاب ها و آموزش هاي سينا شريف زاده استفاده كنند؟

پاسخ : خيلي راحت. در گوگل نام سينا شريف زاده را جستجو كنند يا وارد لينكي كه داده ام شوند و در دوره مقدماتي كاهش وزن شركت كنند.كتاب راز كاهش اشتها ( كنترل مغز گرسنه 1 ) انتخاب خوبي براي كاهش وزن است.

 

http://sinasharifzadeh.com/

دانلود رايگان : دانلود دوره آموزشي 7 قدم تا كاهش وزن

 

 

 

نام محصول:تحقيق عرفان در افق انديشه استاد شهيد مرتضي مطهري(ره)

نام محصول:تحقيق عرفان در افق انديشه استاد شهيد مرتضي مطهري(ره)

 براي توضيحات بيشتر و دانلود كليك كنيد

 

 

 

  • نام محصول:تحقيق عرفان در افق انديشه استاد شهيد مرتضي مطهري(ره)

    نام محصول : تحقيق عرفان در افق انديشه استاد شهيد مرتضي مطهري(ره)

    دسته : فايل متني علوم انساني
    بازديد: 1 بار
    فرمت فايل: doc
    حجم فايل: 22 كيلوبايت
    تعداد صفحات فايل: 25

    توضيحات كوتاه:
    در اين مقاله بر آن شده‏ايم تا «عرفان» را از ديدگاه استاد شهيد مطهري بررسي كرده، به تبيين نگرش‏ها وگرايش‏هاي عرفاني او بپردازيم؛ چه اين‏كه استاد، عرفان را از نوع شناخت شهودي و مبتني بر سير و سلوك عملي‏ دانسته تا انسانِ عارفِ سالك، از مرحله «فهميدن» به منزل «رسيدن و ديدن» تكامل يافته

    توضيحات كامل:

    چكيده‏
    در اين مقاله بر آن شده‏ايم تا «عرفان» را از ديدگاه استاد شهيد مطهري بررسي كرده، به تبيين نگرش‏ها وگرايش‏هاي عرفاني او بپردازيم؛ چه اين‏كه استاد، عرفان را از نوع شناخت شهودي و مبتني بر سير و سلوك عملي‏ دانسته تا انسانِ عارفِ سالك، از مرحله «فهميدن» به منزل «رسيدن و ديدن» تكامل يافته، به مقام توحيد درمراتب گوناگون نائل شود كه عرفان را با توحيد ناب و انسان كامل نسبتي تام و تمام خواهد بود و در اين جهت برخي‏ازاصول عرفاني از وحدت شخصي وجود، سلوك و شهود، رياضت و عشق و محبّت بررسي شده و استاد، مقوله«وحدت وجود» را در مقام تصوّر و تصديق از نوع سهل و ممتنع دانسته، معتقد است: بسيار اندكند كساني كه به‏حقيقت معنا و ماهيت آن‏ مي‏پردازند.

    به اعتقاد استاد، عرفان با تصوّف فرق دارد و اوّلي را مقوله‏اي فرهنگي و دومي را اجتماعي مي‏داند و به‏شدّت برنظريه اصالت، استقلال و غناي عرفان اسلامي و زايش و رشد و بالندگي عرفان اسلامي از دامن فرهنگ و آموزه‏هاي‏ قرآني ـ روايي تأكيد دارد و نظريه بيگانه بودن عرفان با آموزه‏هاي اسلامي يا التقاطي و تلفيقي بودن عرفان اسلامي با عرفان‏هاي هندويي، مسيحي و… را نقد كرده، نمي‏پذيرد؛ اگر چه تأثير و تأثّر فرهنگ‏هاي اخلاقي ـ عرفاني را با عرفان‏ اسلامي قبول دارد.

    و نيز در اين مقاله بر آن شديم تا به تجليّات و نماد و نمونه‏اي از گرايش‏هاي عرفاني استاد شهيد مطهري و تحوّل‏تكاملي انديشه، انگيزه و عمل وي از حكمت به عرفان به‏ويژه در اواخر عمر گرانبهايش اشاراتي داشته‏ باشيم.

    واژگان كليدي: عرفان، وحدت وجود، رياضت، عشق و محبّت، اخلاق، حكمت و فلسفه و….

    مقدّمه‏
    تفسيري كه از شاكله و شخصيت استاد شهيد مطهري در اذهان خاص و عام وجود دارد، اين است كه او راشخصيت فلسفي و حكمي مي‏دانند و همين بُعد وجودي استاد، ظهور بيش‏تري دارد و اكثر نوشته‏ها و گفته‏هاي آن‏ متفكّر بزرگ نيز از خردورزي و عقل‏گرايي او در تبيين انديشه و بينش و حتّي گرايش‏هاي ديني حكايت مي‏كند كه‏ حكمت انديشي و فلسفه‌ورزي او بر هيچ اهل معرفتي پوشيده نيست؛ امّا به اين معنا نيست كه در عرصه‏ها و ساحت‏هاي ديگر از مطالعات، اظهارنظر و تضلّع ويژه بهره‏مند نبوده است؛ بلكه شخصيت جامع‏الاطراف شهيد مطهري جواز ابراز انديشه و اظهار رأي صائب و ثاقب وي را در ابعاد گوناگون تفكّر ديني نيز منطقي و معقول مي‏نمايد؛ به‌ويژه اين‏كه گرايش‏هاي علمي و عملي استاد شهيد به مقوله عرفان پژوهي در اواخر عمر شريفش، موارد معيار سنجش، و ارزيابي، استخراج و تبيين ديدگاه‏هاي عرفاني او را نيز مطلوب، بلكه ضرور مي‏كند؛ افزون بر اين‏كه از صاحب نظري و كارشناسي ژرف‏انديش، با گستره علمي و مطالعاتي فراوان، نيازشناسي، زمان‏شناسي و درك و درد ديني‏كه استاد داشت، انگيزش بيش‏تري را فراروي ما مي‏نهد تا نگرش‏ها و گرايش‏هاي عرفاني ـ سلوكي وي را بيش از پيش ‏مورد كاوش معرفتي قرار دهيم و اين ساحت معرفتي شهيد مطهري نيز به اصحاب معرفت و ارباب فضيلت و دانش‏پژوهان و حقيقت جويان معرّفي شود؛ چه اين‏كه در آثار و اثمار گونه‏گون گفتاري و نوشتاري يا بياني و بَناني آن متفكّر اسلام‏شناس، مواضع گوناگوني يافت مي‏شود كه زمينه‏ها و بسترهاي كافي را در حصول و تبيين اين وجه شخصيتي وي ‏در اختيار ما مي‏نهد. بديهي است ذهن و زبان و قلم استاد به تفكيك قلمرو و گستره هر كدام از فلسفه و عرفان و حكمت عقلي وشهودي به‏طور كامل آشنا بود و التزام عملي استاد در رهاوردهاي علمي‏اش در امتياز مقوله‏هاي حكمي ـ عرفاني ‏كاملاً مشهود است؛ امّا چه توان كرد كه اشتراكات فراوان در حوزه‏هاي نظري هر كدام از معرفت فلسفي و عرفاني و اين‏كه زبان عرفان «فلسفه» و «فلسفي» است (مطهري، 1362: ص 190)، زمينه‏هاي لازم را در نوع نگرش‏ها وگرايش‏هاي استاد به‏صورت جامع فراهم ساخت؛ به ويژه آن‏كه راه برهان و عرفان و معرفت استدلالي و ذوقي را مانعةالاجتماع ندانسته، هر دو را داراي ارزش معرفتي قلمداد مي‏كرد و حتّي معتقد بود كه ترجيح يكي بر ديگري، از نظر علمي و معرفتي بيهوده است:

    … به نظر ما، سخن از ترجيح آن راه بر اين راه بيهوده است. هر يك از اين دو راه، مكمّل ديگري است و به هر حال، عارف، منكر ارزش ‏راه استدلال نيست (مطهري, 1360: ص 146 ـ 154).

    به همين ميزان، دو هدف ما را بر آن داشت تا به تبيين اجمالي نگرش‏ها و گرايش‏هاي عرفاني استاد شهيد اهتمام ‏ورزيم: 1. انديشه‏ها و نگرش‏هاي عرفاني استاد از لابه‏لاي آثارش استخراج و به آگاهان جامعه به‏ويژه نسل جوان وروشنفكر معرّفي شود و تبيين‏هاي عرفاني و اصول و معيارهاي انديشة آن شهيد فرزانه و پاسخگويي‏هايي كه به‏برخي سؤالات و شبهات در حوزه عرفان، ادبيات عرفاني و شخصيت‏هاي عرفاني ـ ادبي داده, مغفول و مهجور نماند و اين ساحت پربركت معرفتي استاد نيز در جامعه علمي حضور و ظهور داشته باشد.

    1. روح و روحيه عرفاني و گرايش‏هاي سلوكي و درد سير و سلوكي استاد شهيد در لابه‏لاي معارف فلسفي وعقلاني‏اش پوشيده نماند و فقط تفسير تك‏بعدي و تك‏ساحتي از شخصيت علمي و عملي استاد نداشته باشيم. افزون ‏بر اين، گرايش‏هاي عرفاني ـ سلوكي در عرفان عملي كه استاد شهيد در اواخر عمر شريفش يافته و تحوّلي در شخصيت وي شمرده شده است نيز مطرح مي‏شود تا مورد توجّه جدّي قرار گيرد. از سوي ديگر، اعتقاد خاصّ استاد به عرفان اصيل اسلامي كه آن‏را داراي اصالت، استقلال و غنايي ويژه مي‏دانست، تبيين، تحكيم و از آن دفاع شود و به‏ويژه در برابر انديشه‏هايي كه عرفان را غيراصيل، غيرمستقل و حتّي بيگانه و وارداتي مي‏دانند و برخي نيز با كمي‏ تسامح، آن ‏را تلفيقي و التقاطي قلمداد مي‏كنند، لازم مي‏نُمايد كه نگرش‏ها، بينش‏ها، اعتقادات و حتّي نظريه استاد در اصالت، استقلال و جامعيت عرفان اسلامي به‏طور كامل تبيين و آشكار شود.

    استاد شهيد، «اصالةالفطره‏اي» است (ر.ك: رودگر، 1380: ص 27) و «فطرت را ام‏المعارف مي‏داند (مطهري، 1375: ص 250) و در تعبيري روشن و شفّاف و مستدل و مبرهن مي‏فرمايد:

    از نظر ما، راز تكامل را در «فطرت» انسان بايد جست‌وجو كرد.

    عرفاني كه شهيد مطهري از آن سخن مي‏گويد و در بطن و متن آموزه‏هاي قرآني و حديثي و سنّت و سيره علمي وعملي معصومان‏عليهم السلام ريشه دارد و هماره فطرت انسان به چالش كشيده مي‏شود، تا «ليستادوهم ميثاق فطرته» تحقّق ‏يابد، شناخت آن نوع از عرفان رنگ و بوي ديگري دارد كه به انسان درد خدا و درد خلق و گرايش به درون و برون را توأمان عنايت مي‏كند؛ بدين‏سبب، از خودآگاهي عرفاني به‏صورت راز سير و سلوك يا عرفان عملي و نيل به مقام‏توحيد و كمال سخن به ميان مي‏آورد (مطهري، 1378: ج 2، ص 324 ـ 324)؛ پس معرفت به خود، محاسبه خود و مراقبت از خويشتن، سرمايه‏هاي اصلي عرفان اسلامي هستند.

    25 صفحه فايل Word


    تضمين خريد