بررسي پيشينه و دوره هاي مختلف هنر و تمدن ايران

مرجع فايلهاي امورزشي | بررسي پيشينه و دوره هاي مختلف هنر و تمدن ايران

 براي توضيحات بيشتر و دانلود كليك كنيد

 

 

 

  • مرجع فايلهاي امورزشي | بررسي پيشينه و دوره هاي مختلف هنر و تمدن ايران

    بررسي پيشينه و دوره هاي مختلف هنر و تمدن ايران


    بررسي پيشينه و دوره هاي مختلف هنر و تمدن ايران
    دسته: هنر و گرافيك
    بازديد: 2 بار

    فرمت فايل: pdf
    حجم فايل: 5989 كيلوبايت
    تعداد صفحات فايل: 120

    هدف از اين پايان نامه بررسي پيشينه و دوره هاي مختلف هنر و تمدن ايران مي باشد

    قيمت فايل فقط 19,000 تومان

    خريد

    دانلود پايان نامه رشته هنر

    چكيده:

    سير تكاملي هنر ايراني را در ريشه حوادث تاريخي اين كشور مي توان يافت. بنظر مي رسد كه آب و هواي متفاوت ايران اثر خود را بر ساكنان اوليه اين سرزمين در پيدايش هنرهاي گوناگون در دوره هاي تاريخي گوناگون داشته است. كوهها , صحراها و پديده طبيعي ايران هستند كه از ميان آنها دسته هاي هنري گوناگون زمانهاي قديم به پا خواسته اند فلات ايران باقيمانده كوهاي قديمي محل سكناي آريانهاي اوليه به قدمت ده هزار سال پيشين بوده است.خانه ها قدمتي بين ۶ تا ۸ هزار سال دارند. بقاياي اين آثار در دو دامنه كوه ايران با سلسله جبال البرز و زاگرس قرار دارند حفاري هاي باستان شناسان در اين دو منطقه , آثار هنري بسيار مهمي مشتمل بر نقاشي هاي غارنشينان , لوازم خانه و ابزار فلزي , سفالي ابزار جنگي مي باشد. 

    كوههاي زاگرس مركز عشاير گوناگون بوده است. 

    بدون شك بيشتر عناصر فلزي هزاره دوم كه امروزه مشهود هستند در نواحي لرستان بوده است مقادير متنابهي از اين آثار در موزه فرهنگي باستاني لرستان در معرض ديد قرار دارد ديگر منطقه كوهستاني ايران كه در تاريخ هنر ايران بسيار مهم مي باشد و آثار هنري بسيار مهمي در دامنه آن پيدا شده ؛ سلسله جبال البرز مي باشد. دامنه شمالي اين رشته كوه , مازندران و گيلان , محل سكناي نژادهاي قديم ايران مي باشد. 

    ظروف فلزي اوليه از جنس مارليك در تپه اي به همين نام در رودبار در منطقه گيلان , متعلق به سه هزار سال قبل از ميلاد مسيح مي باشد. اين ظروف كه از طلا و نقره و فلز ساخته و آراسته شده اند , معرف نژادي هستند كه باستان شناسان اعتقاد دارند كه با گروه هند و اروپايي – مستقر در فلات ايران , امپراطوري قدرتمند مادها را در اول هزار قبل از ميلاد پايه گذاري كردند. 

    در كناره انتهايي صحراي ايران نزديك كاشان – در ناحيه اي بنام سيالك , ردپاي اوليه ساكن در نواحي مركزي ايران پيدا شده است سيالكها وسايل خود را از سنگ مي ساختند و به تدريج از سنگ تيز استفاده كردند. ذوق هنري اين مردم در كنده كاري هاي روي استخوان كه براي اولين بار انجام شده , نمايان است. 

    در ابتداي اولين هزاره قبل از مسيح , تفاوت زيادي بين تمدن شمال غربي مثل قفقاز و نواحي شرقي آناتولي وجود داشت اين دوره فرهنگي بعنوان تمدن اورارتو شناخته مي شود. تحقيقات باستان شناسي در اين زمينه , در نواحي مانند آذربايجان , اصفهان , شيراز و حومه تهران , شامل قلعه ها و استحكامات اين تمدن , و آثار هنري ارزشمندي مي باشد. يكي از قديمي ترين آثار , اورارتو ؛ باقيمانده قلعه بسطام در اطراف درياچه اورميه در غرب آذربايجان شامل اتاقها , سرلاب ها , برج نگهباني , و مغازه ها و ساير قسمتها مي باشد. دو آسياب آبي نيز كه با آب رودخانه نزديك كار مي كردند , كشف شده است. 

    در حفاري هاي اين قلعه تاريخي كردبندهايي , حلقه هاي شيشه اي , مهرهاي سفالي , و وسايل سفالي و جنگ افزارهاي از سنگ هاي ريز سمبل ساكنين شمال غربي ايران بدست آمده است. مهمترين اثر كشف شده در اين قلعه ؛ كتيبه بارست خط هيروگليف است ,كه نشان مي دهد تمدن اورارتو داراي حروف نوشتاري ويژه اي بوده اند. 

    نكته جالبي كه در مطالعه هنر ايراني بنظر مي رسد اين است كه , هنر ايران مستقل از مكان و زمان پيدايش منعكس كننده روحيه و تمايلات ايراني ها مي باشد نكته ديگري كه بنظر مي رسد, تنوع آثار هنري است اين امر نشان مي دهد ايرانيان باستان , در مناطق مختلف مهارت هاي بالايي داشته اند. 

    معماري در زمانهاي مختلف از ابتداي عصر امپراطوري مادها از شكوه و عظمت بالايي برخوردار بوده و رو به پيشرفت گذاشت. در اواخر اين مرحله تاريخي , معماري دوره اسلامي با تجهيزات و سليقه اي به شيوه ساسانيان , از چنان جلوه اي برخوردار بود كه در دنيا كم نظير مي باشد. در همان زمان هنرمندان مسلمان ايراني , طاق ها , دست نوشته هاي تزئيني و طرحهاي رنگي بسيار متنوع باشكوهي در مناطق مذهبي ساخته و ايجاد كردند. پيشرفت ساير هنرها مانند كارهاي فلزي , منسوجات , كارهاي شيشه اي , نقاشي , سفالگري و ساير اثار هنري – ملي ايران , مدت زماني به طول انجاميد. گاهي اتفاقات تاريخي , جنگ , پيروزي , هجوم بيگانگان , انزوال و فرمانروايي پادشاهان , اتفاقات طبيعي , خشكسالي , قحطي و زلزله اثر خود را بر سير و پيشرفت آثار هنري بجاي گذاشت. 

    فهرست مطالب

    مقدمه

    آغاز سخن

    فصل اول: دوره پيش تاريخي ١

     اول: سپيده دم هنر و تمدن فلات ايران ٢

     دوم: هنر و تمدن ايلام ٧

     سوم: دوره كوچ ١٢

    فصل دوم: دوره تاريخي ١٨

     چهارم: هنر و تمدن ماد ١٩

     پنجم: هنر و تمدن هخامنشي ٢٥

     ششم: هنر و تمدن اشكاني ٣٨

     هفتم: هنر و تمدن ساساني ٤٤

    فصل سوم: دوره ميانه ٥٣

     هشتم: هنر و تمدن ايران در سده هاي اول تا سوم هجري ٥٤

     نهم: هنر و تمدن ايران در سده هاي چهارم تا ششم هجري ٦٢

     دهم: هنر و تمدن ايران در سده هفتم و هشتم هجري ٦٩

     يازدهم: هنر و تمدن ايران در اواخر سده هشتم و نهم هجري ٧٨

     دوازدهم: هنر و تمدن ايران در سده دهم و يازدهم هجري ٨٣

    فصل چهارم: دوران جديد ٩٠

     سيزدهم: هنر و تمدن ايران در سده دوازدهم و سيزدهم هجري ٩١

     چهاردهم: هنر دوره معاصر ايران ١٠٠

     سلسله ها ١١٠

    فهرست منابع و مآخذ ١١٢

    قيمت فايل فقط 19,000 تومان

    خريد

    برچسب ها : بررسي پيشينه و دوره هاي مختلف هنر و تمدن ايران , تاريخ هنر ايران , هنر و تمدن ايلام , هنر و تمدن فلات ايران , هنر در دوره هاي تاريخي ايران , هنر و تمدن ايران در دوره هاي مختلف , هنر ايران در عصر معاصر , پايان نامه تاريخ هنر ايران

مباني نظري و پيشينه تحقيق درباره هوش هيجاني

مباني نظري و پيشينه تحقيق درباره هوش هيجاني

 براي توضيحات بيشتر و دانلود كليك كنيد

 

 

 

  • مباني نظري و پيشينه تحقيق درباره هوش هيجاني
    مباني نظري و پيشينه تحقيق درباره هوش هيجاني منابع فارسي و انگليسي دارد ارجاع و پاورقي استاندارد دارد رفرنس دهي استاندارد دارد كاملترين در سطح اينترنت، داراي تحقيقات انجام شده در ضمينه تحقيق گارانتي بازگشت وجه دارد
    دسته: روانشناسي
    بازديد: 9 بار
    فرمت فايل: doc
    حجم فايل: 57 كيلوبايت
    تعداد صفحات فايل: 41

    قيمت فايل: 14,000 تومان

    پس از پرداخت، لينك دانلود فايل براي شما نشان داده مي شود.

    پرداخت و دانلود

    اين فايل فهرست ندارد

    مباني نظري و پيشينه تحقيق درباره هوش هيجاني

     خصوصيات محصول:

    • منابع فارسي و انگليسي دارد.
    • ارجاع و پاورقي استاندارد دارد.
    • رفرنس دهي استاندارد دارد.
    • كاملترين در سطح اينترنت، داراي تحقيقات انجام شده در ضمينه تحقيق
    • گارانتي بازگشت وجه دارد.

    مباني نظري و پيشينه تحقيق درباره هوش هيجاني

    فرمت : doc

    تعداد صفحات : 41

    هوش هيجاني

    تاريخچه هوش هيجاني

       افلاطون 2000 سال پيش گفته است؛ تمام يادگيري ها داراي يك زيربنايي هيجاني و عاطفي هستند. بر اساس گفته افلاطون از آن زمان تاكنون دانشمندان، پژوهشگران و فيلسوفان زيادي در جهت اثبات يا نفي نقش احساسات در يادگيري،‌ مطالعات زيادي انجام داده اند. متأسفانه تفكر حاكم در اين 2000 سال اين بود كه هيجان ها مانع انجام كار و تصميم گيري صحيح مي شوند و تمركز حواس را مختل مي سازند. در سه دهه گذشته حجم رو به رشد تحقيقات، ‌خلاف اين مطلب را ثابت كرد. در سال 1950 آبراهام مازلو مقاله اي در زمينه ارتقاء نيازهاي هيجاني– جسمي،‌ معنوي و رواني نوشت كه از دوره رنسانس، ‌انقلاب و تحول عظيمي در زمينه تحليل از مكتب انسان گرايي به وجود آرود. بين سال هاي 1970 تا 1980 نظريه مازلو موجب رشد و تحول علوم مربوط به توان و استعداد انسان ها گرديد.

       تحقيقات مستمر باعث شد تعاريف زيادي از هوش و هيجان مطرح شود. سابقه پژوهش و تحقيق در زمينه هوش غير شناختي و هوش اجتماعي به سال 1940 بر مي گردد. گاردنر استاد روان شناسي دانشگاه هاروارد در سال 1993 هوش چند گانه را مشتمل بر ابعاد گوناگوني مطرح كرد كه مورد توجه علم روان شناسي قرار گرفت و به عنوان يكي از زير شاخه هاي هوش شناخته شد. پيني[1] در سال 1986 در رساله دكترايش مفهوم هوش هيجاني را به زبان انگليسي با عنوان بررسي هيجان،‌ توسعه هوش هيجاني، ‌خود يكپارچگي (در ارتباط با ترس، ‌درد و اميال) مطرح كرد. او توصيه كرد براي تقويت و هوش هيجاني بايد به آزاد سازي هيجاني كودكان در مدارس با روش روان درماني مبادرت كرد.

       موضوع هوش هيجاني نخستين بار توسط پيترسالووي و جان ماير[2] در سال 1990 مطرح شد. پيتر سالووي از بخش روان شناسي دانشگاه يل مي گويد: «در طول چند دهه گذشته باورها در مورد هوش هيجاني دچار تغيير شده اند» زماني هوش را كمال انساني مي دانستند و معتقد بودند افراد باهوش بايد داراي زندگي بهتري باشند. سالووي و ماير در سال 1990 تعريف قابل قبولي از هوش هيجاني را در مقاله اي تحت عنوان هوش هيجاي مطرح كردند. در آن مقاله آنها هوش هيجاني را از نظر علمي– هوشي آزمون پذير و قابل اندازه گيري مي دانستند. ديويد كارسو[3] از همكاران پيتر سالووي مي گويد: مهم است بدانيد هوش هيجاني ضد هوش نيست به عبارتي نشانه برتري احساس (دل) به عقل (سر) نيست بلكه هوش، ‌نقطه تلاقي احساس و عقل است.

       دانيل گلمن[4] از نتيجه تحقيقات سالووي و ماير و سايدين در پر فروش ترين كتابش به نام هوش هيجاني در سال 1995 استفاده كرد و در اين زمينه دو برنامه  شناخت خود و رشد اجتماعي براي مدرسه نيوهاون نوشت. لئونل[5] اولين بار مفهوم هوش هيجاني را به زبان آلماني در سال 1966 به كاربرد نتايج تحقيقات او در مورد خانم هايي كه به خوبي نمي توانستند از عهده نقش ها و وظايف اجتماعي خود برآيند حاكي از اين بود كه اين خانم ها در سنين كودكي جدا از مادران خود زندگي مي كردند. او براي درمان افرادي كه از سطح پايين هوش هيجاني برخوردار بودند داروي LSD را تجويز كرد (اين موضوع مربوط به دهه 1960 بود).

       ريون بارون[6] پس از 20 سال تحقيق، پرسشنامه هوش هيجاني را ابداع كرد. تأكيد بارون بيشتر بر قابليت هاي غير شناختي بوده و پرسشنامه او ميزان خود سنجي افراد در زمينه قابليت هاي غير شناختي را اندازه گيري مي كند كه به نام پرسشنامه هوش هيجاني (EQI) معروف است. بارون هوش هيجاني را آرايشي از استعدادهاي غيرشناختي، ‌قابليت ها و مهارت هايي مي داند كه توانايي فرد در سازگاري با شرايط و فشارهاي محيطي را افزايش مي دهد. بعدها سالووي نيز نتيجه گيري مشابهي كرد و گفت: من با دكتر بارون موافقم. فكر مي كنم در ده سال آينده تحقيقات ثابت مي كند كه مهارت ها و قابليت هاي هيجاني و عاطفي عامل پيش بيني كننده موفقيت ها، ‌نتايج، ‌پيامدهاي مثبت در محيط كار، ‌خانواده و مدرسه محسوب مي شود و آثاري قابل مشاهده دارد (آقايار، ‌1386).

    هوش هيجاني چيست؟

       هوش هيجاني، ‌تركيب عاطفه با شناخت و هيجان با هوش است. بنابراين مي تواند در توانايي به كارگيري هيجان ها به منظور كمك به حل مشكلات و داشتن زندگي اثر بخش باشد. شناخت احساسات و توانايي ها را مي توان در برانگيختن خودمان و ديگران استفاده كنيم و بدانيم آيا اين هيجان ها و عواطف موجب تسهيل يا مانع برقراري تعامل با ديگران مي شود. بارون مي گويد 2 نوع هوش داريم: هوش هيجاني و عقل كه هر كدام با فعاليت بخشي از مغز ارتباط دارند. لايه هاي فوقاني مغز (قشر تازه مخ[7]) از بافت هاي پيچيده اي تشكيل شده كه مغز متفكر در آن بخش فعاليت مي كند. مركز هيجان ها و عواطف در لايه هاي زير ين قشر مخ يا كورتكس قرار دارد. هوش هيجاني يك توانايي مجرد و جدا از ساير توانايي ها نيست. بلكه داشتن مهارت هايي تا بدانيد چه كسي هستيد. چه افكار، عواطف، ‌احساسات و پيوستگي رفتاري داريد. به عبارتي مي توان گفت شخصيت افراد تركيب درستي از عقل و دل است و معمولاً‌ سمبل عقل، بهره هوشي (IQ) و دل، هوش هيجاني (EQ) است.

       هوش هيجاني در برقراري ارتباط موفق با همكاران،‌ اعضاء خانواده و آشنايان به ما كمك مي كند و درهاي صميميت،‌ دوستي و محبت را به رويمان مي گشايد به اين حالت در روان شناسي، بلوغ فكري يا پختگي مي گويند. هوش هيجاني محصول دو مهارت اصلي است: قابليت فردي[8] و قابليت اجتماعي[9]. قابليت فردي محصول توانايي در دو مهارت مهم،‌ خود آگاهي و خود مديريتي است اين مهارت ها بيشتر روي خود فرد تمركز مي كنند تا تعامل ها[10] با ديگران. خودآگاهي عبارت است از توانايي در درك صحيح و دقيق هيجان ها در همان لحظه اي كه روي مي دهند و فهميدن اين كه در رابطه با وضعيت هاي متفاوت چه تمايلاتي وجود دارد. خود مديريتي يعني توانايي استفاده از آگاهي از هيجان ها براي انعطاف پذير ماندن و رفتار خود را به طور مثبت رهبري كردن.

       قابليت اجتماعي بر توانايي در درك كردن ديگران و مديريت كردن روابط تمركز مي كند. قابليت اجتماعي محصول مهارت هاي هوش هيجاني است، ‌مهارت هايي كه در حضور ديگران به دست مي آيند: آگاهي اجتماعي و مديريت رابطه. آگاهي اجتماعي عبارت است از توانايي در حدس زدن دقيق هيجان هاي ديگران و فهميدن اينكه واقعاً‌ آنها چه احساسي دارند. مديريت رابطه محصول سه مهارت هيجاني اول است: خودآگاهي– خود مديريتي و آگاهي اجتماعي. مديريت رابطه عبارت است از توانايي به كارگيري آگاهي از هيجان هاي خود و نيز از هيجان هاي ديگران براي مديريت كردن تعامل ها، ‌اين كار باعث مي شود تا تبادل اطلاعات شفاف باشد و شخص به طور مؤثر بتواند از عهده تعارض ها و برخوردها برآيد (گلمن، 2009).

    مباني نظري و پيشينه تحقيق درباره هوش هيجاني


    [1] - Payne

    [2] - Mayer & Salovey   

    [3] - Caruso

    [4] - Golman

    [5] - Lenel

    [6] - Baron

    [7] - Neocortex

    [8] - Personal Competence

    [9] - Social Competence

    [10] - Interacation

    مباني نظري و پيشينه تحقيق با موضوع هوش هيجاني

    منابع فارسي

       1- آقايار، اديب. (1386). اثربخشي آموزش هوش هيجاني بر پرخاشگري دانش آموزان پسر سال اول دبيرستان. مجله بهبود دانشگاه علوم پزشكي كرمان، سال 14، دوره 3، صص 210-198.

       2- آقايي نژاد، جان بابا؛ فرامرزي، سالار و عابدي، احمد. (1392). تأثير يك دوره فعاليت منظم ورزشي بر پرخاشگري دانش آموزان عقب مانده ذهني آموزش پذير. مجله رشد و يادگيري حركتي-ورزشي، شماره 12، صص 105-91.

       3- احمدي رق آبادي، علي. (1389). بررسي ارتباط هوش هيجاني و بهداشت رواني در دانش آموزان مقطع پيش دانشگاهي شهر رشت. مقاله كارشناسي ارشد، دانشگاه گيلان، دانشكده علوم انساني.

       4- اقدسي، علي نقي؛ نجفي، سولماز؛ اسماعيلي، رقيه؛ پناه علي، امير و محمدي، اكبر. (1392). مقايسه شيوه هاي فرزندپروري والدين نوجوانان پسر بزهكار و عادي. مجله زن و مطالعات خانواده، سال 4، شماره 13، صص 151-141.

       5- اكبر زاده، نسرين. (1388). هوش هيجاني ديدگاه ماير و سالووي و ديگران. تهران: انتشارات فارابي.

       6- بقرآبادي، قاسم؛ شريفي درآمدي، پرويز و دولت آبادي، شيوا. (1389). بررسي تأثير شن درماني بر كاهش پرخاشگري دانش آموزان پسر ناشنوا. مجله مطالعات روان شناختي دانشكده علوم تربيتي و روانشناسي دانشگاه الزهرا، دوره 6، شماره 1، صص 17-1.

       7- بيرامي، منصور؛ بهادري، علي اكبر و خسروشاهي، جعفر. (1389). ارتباط شيوه تربيتي والدين با پيشرفت تحصيلي دانش آموزان راهنمايي. مجله علوم تربيتي، سال 7، شماره 10، ص 21-1.

       8- پارسا، نسرين. (1390). هوش هيجاني. تهران: انتشارات رشد.

       9- پرچم، اعظم؛ فاتحي زاده، مريم و اله ياري، حميده. (1391). مقايسه سبك هاي فرزندپروري بامريند با سبك فرزندپروري مسؤلانه در اسلام. مجله پژوهش در مسائل تعليم و تربيت اسلامي، سال 20، شماره 14، صص 138-115.

       10- پورابراهيم، تقي؛ حيدري، جعفر و خوش كنش، ابوالقاسم. (1390). رابطه شيوه هاي فرزندپروري با سبك هاي هويت يابي و گرايش به مشاغل در نوجوانان. فصلنامه مشاوره شغلي و سازامني، دوره 3، شماره 8، صص 24-11.

       11- حبيبي، زهره؛ خسروجاوي، مهناز و حسين خانزاده، عباسعلي. (1393). اثربخشي آموزش هوش هيجاني بر راهبردهاي مقابله با تنيدگي در افراد با آسيب بينايي. مجله پرستاري و مامايي جامع نگر، سال 24، شماره 71، صص 29-21.

       12- حسن زاده، رمضان. (1391). روش هاي پژوهش در علوم رفتاري. تهران: نشر ساوالان.

       13- حسيني انجداني، امين. (1387). مقايسة مهارت هاي حل مسأله اجتماعي دانش آموزان عادي و داراي اختلالات رفتاري 9 و 15 ساله شهر تهران در سال تحصيلي 1377. مقاله كارشناسي ارشد دانشگاه علامه طباطبايي تهران.

       14- حسيني نسب، سيدداوود؛ احمديان، فاطمه و روان بخش، محمدحسين. (1387). بررسي رابطۀ   شيوة هاي فرزندپروري با خودكارآمدي و سلامت رواني دانش آموزان. مطالعات تربيتي و  روان شناسي، دورة 9، شمارة 1، صص 37-21.

       15- حيدري، بهاءالدين. (1387). مقايسه سلامت رواني و شيوه هاي فرزندپروري والدين كودكان مبتلا به اختلال نارسايي توجه/فزون كشي عادي. مقاله كارشناسي ارشد رشته روانشناسي تربيتي.

       16- خانجاني، زينب و محمودزاده، رقيه. (1392). مقايسه شيوه هاي فرزندپروري و اختلالات رفتاري كودكان مادران شاغل و غيرشاغل. فصلنامه علمي-پژوهشي زن و فرهنگ، سال 4، شماره 16، صص 52-37.

       17- دهشيري، غلامرضا. (1387). هنجاريابي و برسي ساختار عاملي پرسشنامه بهر هيجاني بار-اون بر روي دانشجويان دانشگاه هاي شهر تهران. مقاله كارشناسي ارشد، روانشناسي عمومي، دانشگاه علامه طباطبايي.

       18- رضايي، اكبر و مددخواه، شبنم. (1388). رابطه سبك هاي فرزندپروري و باورهاي معرفت شناختي با پيشرفت تحصيلي دانش آموزان مقطع متوسطه. فصلنامه علوم تربيتي، سال دوم، شماره 5.

       19- رق آبادي، علي. (1386). بررسي ارتباط هوش هيجاني و بهداشت رواني در دانش آموزان مقطع پيش دانشگاهي شهر رشت. مقاله كارشناسي ارشد، دانشگاه گيلان، دانشكده علوم انساني.

       20- رئيسي، فاطمه؛ انيسي، جعفر؛ يزدي، سيده منصوره؛ زماني، مريم؛ رشيدي، سميه. (1387). مقايسه سلامت روان و شيوه هاي فرزندپروري در بين افراد معتاد و غيرمعتاد. مجله علوم رفتاري، دوره 2، شماره 1، صص 41-33.

       21- زارعان، مصطفي و بخشي پور، عباس. (1386). بررسي سلامت عمومي و هوش هيجاني دانشجويان. مقاله كارشناسي دانشگاه تبريز.

       22- زينت مطلق، فاضل؛ احمدي جويباري، تورج؛ جليليان، فرزاد؛ ميرزايي علويجه، مهدي؛ آقايي، عباس و كريم زاده شيرازي، كامبيز. (1392). بررسي شيوع و عوامل مرتبط با پرخاشگري در بين نوجوانان شهر ياسوج. مجله تحقيقات نظام سلامت، سال 9، شماره 3، صص 319-312.

       23- شريفي درآمدي، پرويز. (1386). هوش هيجاني. تهران: انتشارات سپاهان.

       24- شريفي درآمدي، پرويز؛ آقايار، پرويز. (1392). هوش هيجاني، كاربرد هوش در قلمرو هيجان. اصفهان: انتشارات سپاهان. چاپ اول.

       25- صادق خاني، اسدالله؛ علي اكبري دهكردي، مهناز و كاكوجويباري، علي اصغر. (1391). مقايسه   شيوه هاي فرزندپروري مادران دانش آموزان پسر 7 تا 9 سال دوره ابتدايي با اختلال لجبازي-نافرماني و عادي در شهرستان ايلام. مقاله كارشناسي ارشد در رشته روانشناسي عمومي دانشگاه پيام نور تهران.

       26- صادقي، عباس و مشكبيد حقيقي، محسن. (1385). مديريت پرخاشگري. رشت: انتشارات حق شناس.

       27- عارفي، مهدي و رضويه، احمدرضا. (1388). بررسي رابطة پرخاشگري آشكار و ارتباطي با سازگاري عاطفي اجتماعي دانش آموزان دختر و پسر. مجله دانش و پژوهش در روانشناسي، شماره 13، صص 125-113.

       28- عاليپور بيرگاني، سيروس؛ مكتبي، غلامحسين؛ شهني ييلاق، منيجه و مفردنژاد، ناهيد. (1390). رابطه ويژگي هاي شخصيتي با خودناتوان سازي تحصيلي و مقايسه شيوه هاي فرزندپروري از لحاظ متغير اخير در دانش آموزان سال سوم دبيرستاني. مجله دستاوردهاي روانشناختي دانشگاه شهيد چمران اهواز، دوره 4، سال 18، شماره 2، صص 154-135.

       29- عسگري، پرويز؛ حيدري، عليرضا و ستايش نيا، الهه. (1389). مقايسه ميزان اضطراب، افسردگي و پرخاشگري نوجوانان با توجه به سطوح پراشتهايي رواني. مجله انديشه رفتار، دوره 4، شماره 16، صص 66-59.

       30- علي پور، محبوبه. (1386). بررسي سازگاري اجتماعي كودكان شاهد از طريق آزمون ترسيم خانواده. مقاله كارشناسي دانشكده علوم اجتماعي و روان شناسي دانشگاه آزاد اسلامي واحد تهران مركزي.

       31- فرامرزي، سالار؛ تقي پور جوان، عباسعلي، دهقاني، مصطفي و مرادي، محمدرضا. (1392). مقايسه سبك هاي دلبستگي و شيوه هاي فرزندپروري مادران دانش آموزان عادي و دانش آموزان با اختلال يادگيري. دوماهنامه علمي-پژوهشي جنتاشاپير، دوره 4، شماره 3، صص 254-245.

       32- فرجاد، محمداحسانو محمدي اصل، جواد. (1387). اثربخشي تمرينات جسماني بر كاهش پرخاشگري دانش آموزان آهسته گام. نشرية رشد و يادگيري حركتي- ورزشي، شماره 8، دوره 37، صص 66-52.

       33- فرميهني فراهاني، محسن. (1390). فرهنگ توصيفي علوم تربيتي. تهران: انتشارات اسرار دانش.

       34- كريمي، ياسر. (1385). روانشناسي اجتماعي. تهران: انتشارات دانشگاه پيام نور.

       35- گنجعلي بنجاور، عليرضا. (1388). بررسي ثمربخشي مداخلات رواني- تربيتي بر هوش هيجاني و سلامت روان دانش آموزان مقطع متوسطه شهر زاهدان. مقاله كارشناسي ارشد، دانشگاه علوم پزشكي ايران، انستيتو روانپزشكي تهران.

       36- گنجه، سيدعليرضا؛ دهستاني، مهدي و زاده محمدي، علي. (1392). مقايسه اثربخشي آموزش مهارت حل مسأله و هوش هيجاني در كاهش پرخاشگري دانش آموزان پسر دبيرستاني. مجله دانش و پژوهش در روانشناسي كاربردي، سال 14، شماره 2، صص 50-38.

       37- لواف پور نوري، فرشاد؛ زهراكار، كيانوش و ثنايي ذاكر، باقر. (1391). بررسي اثربخشي بخشايش درماني گروهي در كاهش پرخاشگري نوجوانان پرخاشگر 11 تا 13 ساله شهرستان دزفول. مجله علمي پژوهشي دانشگاه علوم پزشكي شهيد صدوقي يزد، دوره 20، شماره 4، صص 500-489.

       38- محمدي، اكرم؛ نقدي، اسداله؛ علي وردي نيا، اكبر و كياني، محسن. (1389). بررسي جامعه شناختي رابطه سرمايه اجتماعي و اعتياد اينترنتي در بين جوانان شهر همدان. فصلنامه پژوهش جوانان، فرهنگ و جامعه، شماره 5، صص 27-1.

       39- مداحي، محمدابراهيم؛ لياقت، ريتا؛ صمدزاده، منا و مرادي، ايرج. (1390). بررسي تعامل رفتار سازشي و شيوه هاي فرزندپروري. مقاله كارشناسي ارشد رشته خانواده درماني ذانشگاه آزاد اسلامي واحد تهران مركزي.

       40- مسعودنيا، ابراهيم. (1388). پرخاشگري و رفتار ضداجتماعي در نوجوانان؛ ارزيابي نظريه پالايش پرخاشگري. مجله روانشناسي، سال 13، شماره 2، صص 152-138.

       41- نقدي، هادي؛ اديب راد، نسترن و نوراني پور، رحمت الله. (1389). اثربخشي آموزش هوش هيجاني بر پرخاشگري دانش آموزان پسر سال اول دبيرستان. فصلنامه علمي پژوهشي دانشگاه علوم پزشكي كرمانشاه، سال 14، شماره 3، صص 218-211.

       42- نيكوگفتار، محمود. (1388). آموزش هوش هيجاني، ناگويي خلقي، سلامت عمومي و پيشرفت تحصيلي. فصلنامة روانشناسان ايراني، سال 5، شماره 19، صص 56-29.

       43- وزيري، شهرام و لطفي عظيمي، افسانه. (1390). تأثير آموزش همدلي در كاهش پرخاشگري نوجوانان. مجله روانشناسي تحولي، سال 8، شماره 30، صص 175-167.

       44- هاشمي، محبوبه؛ ميرزماني، سيدمحمود؛ داورمنش، عباس؛ صالحي، مسعود و نژادي كاشاني، غزاله. (1389). تأثير نمايش عروسكي در كاهش پرخاشگري دانش آموزان دختر عقب مانده ذهني آموزش پذير. مجله توانبخشي اعصاب كودكان، دوره 11، شماره 5، صص 93-88.

       45- يارمحمديان، احمد، فرزانه خو، مرجان و مولوي، حسين. (1388). تأثير عملكرد كلي خانواده بر وضعيت هويت دانش آموزان. مجله علوم رفتاري، سال 2، شماره 3، صص 142-135.

    مباني نظري و پيشينه تحقيق با موضوع هوش هيجاني

    منابع انگليسي

       46- Animasahun, R.; Beverley, A., Kir, N.S., Schutte, D. (2010). Intelligence quotient, emotional intelligence and spiritual intelligence as correlates of prison adjustment among in mates in Nigeria prison. Journal of Social Sciences, 22 (2): 121-128.

       47- Animasahun, R.; Beverley, A., Kir, N.S., Schutte, D. (2010). Intelligence quotient, emotional intelligence and spiritual intelligence as correlates of prison adjustment among in mates in Nigeria prison. Journal of Social Sciences, 22 (2): 121-128.

       48- Asher, A. (2006). Exploring the Relationship BETWEEN parenting Styles and Juvenile Delinquency, A Thesis Submitted to the Faculty of Miami University in Partial Fulfillment of the Requirements for the Degree of Master of Science Department of Family Studies and Social Work.

       49- Aunola, K. & Nurmi, J. E. (2012). The role of parenting styles in children’s problem behavior. Child Development, 76, 1144-1159.

       50- Austin, E. J. Saklofske, D. H. & Egan, V. (2005). Personality. Well-being and health correlates of trait emotional Intelligence. Personality and Individual differences, 38, 547-558.

       51- Bar-on, R.; Parker, D.A. (1980). The handbook of emotional intelligence sanfrancisco .Jossy-BassBook.First Edation, 3-490.

       52- Baumrind, D. (1972). The influence of parenting style on adolescent competence and substance use. J Early Adolescence 1972; 11(1):56-95.

       53- Bekendam, C. (2010). Family And Dimensious of Emotional Intelligence .Dissertation Abstraets International, Vol 58(4).2109-2122.

      54- Berent, T. S. (2011). Child development. Second. London, Brown and benchmark publisher.

       55- Berns RM. (2006). Child Family, School, Community: Socialization and Support. New York: Wadsworth Publishing Company; 2011.

      56- Beyer, S. (2011). Maternal employment and children academic achievement: parenting styles as mediating variable. Developmental Reviwe, Volume 15, Issue 2, 212-253.

       57- Buss, A.H., & Perry, M. (1992). The Aggression Questionnaire. Journal of Personality and Social Psychology. 63 (3), 452-459.

       58- Ceci, E. (1990). Intelligence quotient, emotional intelligence and spiritual intelligence as correlates of prison adjustment among in mates in Nigeria prison.

    Journal of Social Sciences, 22 (2): 121-128.

       59- Chamorro-Premuzic, T., Bennett, E. & Furnham, A. (2007). The happy personality: Mediational role of trait emotional intelligence. Personality and Individual Difference, 42, 1633-1639.

       60- Chan, H. & Sjöberg, L. (2008). Emotional intelligence and life adjustment. In: Cassady JC, Eissa MA. Emotional intelligence: perspectives on educational & positive psychology. 1th Ed. New York: Peter Lang Publishing; 169-184.

       61- Ciarrochi, J. Deane, F. P. & Anderson, S. (2009). Emotional intelligence moderates the relationship between stress and mental health. Personality and individual differences, 32, 197–209.

       62- Cue, B. (1930). Positive parenting. NY: Pearson Company Inc. Violent Behavior, 9,247-269.

       63- Douglas, K. S., & Dutton, D. G. (2011). Assessing the link between stalking and domestic violence. Aggression and Violent Behavior, 6, 519-545.

       64- Dunn, J. M. and Fait, H. F. (2010). "Special physical education:  adapted, individualized developmental". The University of Viriginia, W.C. Brown.

       65- Embregts, P.; Didden, R.; Schreuder, N.; Huitink, C.; van Nieuwenhuijzen, M.  (2009) Aggressive behavior in individuals with moderate to borderline intellectual disabilities who live in a residential facility: an evaluation of functional variables. Res Dev Disabil. 2009 Aug; 30(4):682-688.

       66- Gerits، L.، Derksen، J. L.، Verbruggen، A. B.، & Katzko. M. (2005). Emotional Intelligence profiles of nurses caring for people with severe behavior problems. Personality and Individual differences، 38، 33-34.

      67 - Glasgow, K. L., Dornbusch, S. M., Troyer, L., Steinberg, L., & Ritter, P. L. (2007). Parental styles, adolescent, sattrivutions, and child development, 68(3), 507-529.

       68- Golman, D. (2009). Emotional in telligence. London: Bloom sbury publishing.

       69- Hochensoon, G. (1965). Reducing aggressive behavior in boys with a social cognitive group treatment: Results of a randomized, controlled Trial. Journal of American Academy.

       70- Holenstein, T. (2011). Rigidity in parent-child interaction early childhood. Journal of Abnormal Child Psychology, 32 (4), 595-607.

       71- Hunt, N. & Evans, D. (2004). Predicting traumatic stress using emotional intelligence. Behavior Research and Therapy, 42, 791-798.

       72- Jaff, A. (2012). Durg use and aggression: The effect of rumination and other person related variables. California State University Long Beach Psychology.

      73- Lamborn, S.D., Mounts, N. S. Stninbery 1. & Do busch, S. M. (2012). Authoritive, authoritarian, indulgent, and neglectful family's child Development, 6, 1046-1005.

       74- Lawrence, E.J. (1966). Priming emotion using metaphors reprehensive of family functioning. AUETD home Graduate School Auburn Libraries help @ auburn. Educational chat.

       75- Maccoby, E. E., & Martin, J. A. (2012). Socialization in the context of the family: parent child interaction. In P.H. Mussen (Ea & E. M. Hetherington (Vol. Ed.), Hand book of child psychology: Vol. 4. Socialization, personality, and social development (4thed, pp.1-101). New York: wily.

       76- Mayer, J.D; Dunkel-Schetter, C., Delongis, A., & Gruen, R. (2007). Stracural Division of Personality and the Classification of Traits .Review Of Genral Psychology.7, 381-401.

       77- Mccelland, W. (1998). Development and Preliminary validation of an emotional self- efficacy scale. Personality and Individual Differences, 45 (5), 432- 436.

       78- Nicholson, S. (2013). Anger management revolution studies distribution. Company inc. of child Adolescent psychiatry, 43(12), 1478- 1487.

      79- Okorodudu, G. N. (2010). Influence of parenting styles on Adolescent Delinquency in Delta Central Senatorial District. Edo Journal of Counseling, vol, 3, No.1.

       80- Onder, A., & Gülay, H. (2009). Reliability and validity of parenting styles & dimensions questionnaire. Journal of Procedia Social and Behavioral Sciences 1, 508–514.

       81- Palmer, J.; Trinidad, D.R. & Johnson, C. (2011). Emotional intelligence and life adjustment. In: Cassady JC, Eissa MA. Emotional intelligence: perspectives on educational & positive psychology. 1th Ed. New York: Peter Lang Publishing; 169184.

       82- Park, K. & Slabby, N. (1983). Reducing aggressive behavior in boys with a social cognitive group treatment: Results of a randomized, controlled Trial. Journal of American Academy.

       83- Richardson, D.S. & Hammock, G. S. (2007). Social context of human aggression. Are we paying too much attention to gender? Aggression and violent behaviour. 12, PP: 417-426.

       84- Robinson, C., Mandleco, B., Olsen, SF., Hart, CH. (2011). The parenting style and dimensions Questionnaire (PSQD). Handbook of family measurement techniques; thousand oaks: sage. Vol.3. p: 319-321.

       85- Schutte, N.; Malouff J M, and Thorsteinsson E. B. A (1998). Metaanalytic

    Investigation of the Relationship between Emotional Intelligence and Health. Pers Individ Dif. 42. pp: 921-933.

       86- Spence, D.; Lyons, J.B. & Schneider, T.R. (2013). The Influence of Emotional Intelligence on Performance. Pers Individ Dif. 2012. 39. pp: 693-703.

       87- Sukhodolsky, D.G., & Ruchkin, V.V. (2008). Association of Normative Beliefs and Anger with Aggression and Antisocial Behavior in Russian Male Juvenile Offenders and High School Students. Jounal of Abnormal Child Psychology.

       88- Ziglman, W. (1999). Parent Styles Associated With Self- Regulation and

    Competence in School, Journal of Educational Psychology, 81(2), 143-154.

    مطالب مرتبط :

    بررسي رابطه بين هوش هيجاني و شادكامي در دانش آموزان متوسطه

    بررسي رابطه بين هوش هيجاني و رضايت زناشويي در بين دانشجويان متاهل دانشگاه پيام نور مركز اهواز

    بررسي رابطه بين هوش هيجاني و هوش معنوي با شخصيت دانشجويان پيام نور اهواز

    مقاله كامل بررسي رابطه بين هوش هيجاني و پيشرفت تحصيلي

    بررسي رابطه بين هوش هيجاني و هوش معنوي با شخصيت دانشجويان پيام نور شيراز

    قيمت فايل: 14,000 تومان

    پس از پرداخت، لينك دانلود فايل براي شما نشان داده مي شود.

    پرداخت و دانلود

مباني نظري و پيشينه تحقيق درباره نگرش مذهبي

مباني نظري و پيشينه تحقيق درباره نگرش مذهبي

 براي توضيحات بيشتر و دانلود كليك كنيد

 

 

 

  • مباني نظري و پيشينه تحقيق درباره نگرش مذهبي
    مباني نظري و پيشينه تحقيق درباره نگرش مذهبي منابع فارسي و انگليسي دارد ارجاع و پاورقي استاندارد دارد رفرنس دهي استاندارد دارد كاملترين در سطح اينترنت، داراي تحقيقات انجام شده در ضمينه تحقيق گارانتي بازگشت وجه دارد
    دسته: روانشناسي
    بازديد: 9 بار
    فرمت فايل: doc
    حجم فايل: 37 كيلوبايت
    تعداد صفحات فايل: 29

    قيمت فايل: 12,000 تومان

    پس از پرداخت، لينك دانلود فايل براي شما نشان داده مي شود.

    پرداخت و دانلود

    اين فايل فهرست ندارد

    مباني نظري و پيشينه تحقيق درباره نگرش مذهبي

     خصوصيات محصول:

    • منابع فارسي و انگليسي دارد.
    • ارجاع و پاورقي استاندارد دارد.
    • رفرنس دهي استاندارد دارد.
    • كاملترين در سطح اينترنت، داراي تحقيقات انجام شده در ضمينه تحقيق
    • گارانتي بازگشت وجه دارد.

    مباني نظري و پيشينه تحقيق درباره نگرش مذهبي

    فرمت : doc

    تعداد صفحات : 29

    بخشي از متن :

    دينداري

    پديده دينداري[1] از موضوعات قابل توجهي است كه اهميت آن را از كثرت تلاش هايي مي توان دريافت كه در سال هاي اخير براي ساخت و به كارگيري سنجه هاي دينداري مصروف شده است. اين تلاش ها از دل اقتضائات و ضرورت هاي قابل دركي بيرون آمده است كه نمي توانست بدون پاسخ باقي بماند. ضرورت اين مطالعات به طور عام برخواسته از نفوذ و اعتباري است كه هنوز دين براي انسان و اجتماع دارد (شجاعي زند،35:1384). دين اصل وحدت بخش و زمينه مشتركي را فراهم ساخته و به انسان اجازه مي دهد تا با فائق آمدن بر تمايلات خودخواهانه اشان و به خاطر عشق به همنوعانشان فراتر از اين خودخواهي ها عمل كنند. دين سنگ بناي سامان اجتماعي است و منبعي براي ارزشهاي اجتماعي است و بر گزينشهاي فردي و بسياري از زمينه هاي زندگي روزمره تأثير مي گذارد و همچنين به عنوان تجلّي روح جمعي و عامل همبستگي و يكپارچگي جامعه محسوب ميشود. امروزه پديده هايي همچون مهاجرت روستايي، ورود ابزار و وسايل ارتباط جمعي، آموزش و پرورش گسترده و غيره ارزش ها و روابط سنتي را مورد پرسش قرار داده و تغييراتي را در دينداري نسل جديد به وجود آوردهاند وپژوهشگران ناگزيرند تا به بررسي عوامل مؤثر بر تغيير ارزشهاي ديني جوانان از سويي و ارائه راهكارهايي براي غلبه بر آن از سوي ديگر بپردازند.تحليل هاي نظري بيانگر آن است كه در جوامع در حال گذار دينداري يكي از متغيرهاي اجتماعي است كه دستخوش تحولات گسترده اي مي شود (دوركيم،1381 و 1383؛ برگر و لاكمن،1697) برگر در تعريف دين مي نويسد "دين كوشش جسورانهاي است براي آنكه سراسر گيتي براي انسان معني دار شود" (هميلتون،273:1387). به عقيده وي دين نظم اجتماعي را مشروع مي كند و مفاهيم ديني جهان را با يك رشته فرايندهاي خاصي كه به تعبير برگر "ساختار موجه نمايي" را مي سازند اعتبارشان را حفظ و تحكيم مي كنند. اينها همان فرايندهايي هستند كه عقايد مذهبي از طريق آن ها تقويت،ترويج،دفاعيه فرض مي شوند. اگر اين ساختار موجه نمايي تضعيف شود يا از بين برود، تسلط اعتقادات ديني بر اذهان انسانها به آساني از دست ميرود(همان،274). تامس لاكمن نيز بر نقش دين در ساخت معنا تأكيد دارد.به عقيده وي دين،دوشادوش زندگي اجتماعي حركت مي كند. به اعتقاد وي، روند جامعه نوين غربي به سوي دنياگرايي، تنها به دليل سستي گرفتن صورت ها و نهادهاي ديني سنتي پيش آمده است،نه آنكه خود دين سست شده باشد(هميلتون،275:1387)

    2-1-1 نگرش هاي مذهبي

    پرورش مذهب در حقيقت مجموعه دگرگوني هايي است كه در فكر و عقيده فرد به منظور ايجاد نوعي خاص از عمل و رفتار كه متكي بر ضوابط مذهب باشد انجام ميشود. به عبارت ديگر در سايه دگرگوني هايي كه در فكر و عقيده فرد ايجاد ميگردد اخلاق و عادات، آداب و رفتار، روابط فردي و اجتماعي و صورت مذهبي و شرعي ميگيرند و مذهب به عنوان عامل مسلط بر زندگي فرد و جنبه هاي آن خودنمايي مي كند ضوابط مذهبي براي روابط انساني ضروري تر از هر گونه ضوابط ديگر است زيرا در جهان امروز كه صنعت تمام جوانب زندگي بشر را تحت الشعاع قرار داده، به زحمت ميتوان گفت كه فرد داراي وظايفي نسبت به جامعه است. مگر زيگموند فرويد گمان نميكرد كه جامعه نيازي به مذهب ندارد. در عصر ما كه بيماري هاي رواني و اضطراب ها و نگراني ها، قرباني هاي متعددي از خيل آدميان ميگيرند و ضوابط مذهبي بهترين داروي شفابخش و نجات دهنده بشر از نگراني هاست. به عقيده آدلر كه از تجارب 30 ساله ي روانكاوي خود سخن ميگفت: كليه بيماران رواني كه حس مذهبي خود را باز نيافتند فقط درمان نشدند (افروز، 1375).

    معنويت به عنوان يكي از ابعاد انسانيت شامل آگاهي وخودشناسي مي شود ، اين آگاهي ممكن است منجر به تجربه اي شود كه فراتر از خودمان است ،ايمونز تلاش كرد معنويت را براساس تعريف گاردنر از هوش ،در چارچوب هوش مطرح نمايد ومعتقد است معنويت مي تواند شكلي از هوش تلقي شود زيرا عملكرد وسازگاري فرد را پيش بيني مي كند وقابليت هايي را مطرح مي كند كه افراد را قادر مي سازد به حل مسائل بپردازند وبه اهدافشان دسترسي داشته باشد.گاردنر ،ايمونز را مورد انتقاد قرار مي دهد ومعتقد است كه بايد جنبه هايي از معنويت كه مربوط به تجربه هاي پديدار شناختي هستند(مثل تجربه تقدس يا حالات متعالي)از جنبه هاي عقلاني ،حل مسئله وپردازش اطلاعات جدا كرد (آمرام،2005).مي توان علت مخالفت محققاني مانند گاردنر را به نگاه شناخت گرايانه آنان از هوش نسبت داد(نازل ،2004).

    معنويت داراي سه بعد است:1- معنا: معنويت شامل جستجوي معنا وهدف به شيوه اي است كه به وجودي مقدس يا واقعيتي غايي ارتباط پيدا مي كند ،معمولاً  اين امر موجب پاسخ به اين سوال مي شود كه «چطور ديدگاه من در مورد وجودي مقدس يا واقعيتي غايي به زندگي ام معنا مي بخشد؟ معنا ممكن است دربرگيرنده ي اصول اخلاقي وارزش هاي متعالي نيز شود ، بخصوص كه چنين جنبه هاي زندگي سرچشمه گرفته از ديدگاه ما نسبت به وجودي مقدس يا واقعيت غايي است .2- تعالي : اين واژه به تجربيات فراشخصي يا وحدت بخش اشاره مي كند كه ارتباطي فراسوي خود شخصي مان را فراهم مي سازد وشامل ارتباط  با وجودي مقدي يا واقعيتي غايي مي گردد.3- عشق : عشق منعكس كننده ي بعد اخلاقي معنويت مي باشد ، بخصوص زماني كه توسط باورهاي مربوط به واقعيتي غايي يا وجودي مقدس برانگيخته شده باشد. بسياري از آموزگاران معنوي همچون دالايي اما، عشق را به مثابه ي جوهره ي معنويت مي دانند ومعنويت را با ويژگي هايي از روح انسان همچون عشق ،شفقت ،صبر ،تحمل ،بخشايش،رضايت خاطر ،احساس مسئوليت وحس سازگاري كه شادماني را براي خود وديگران به ارمغان مي آورد ،مرتبط مي دانند.از نظر هارتز ،اينكه بتوانيم عشق بورزيم يا نه منعكس كننده ي اين موضوع است كه دو بعد ديگر معنويت(معنا وتعالي )را، تاچه اندازه جدي مي گيريم ،منظور از عشق صرفا يك احساس نيست ،عشق مي تواند مستلزم انجام دادن كاري باشد كه بيشترين فايده را براي خود و ديگران در پي داشته باشد(هارتز[2]،ترجمه ي كامگار وجعفري،1387).


    [1] religiusity

    [2] Hartez

    مباني نظري و پيشينه تحقيق درباره نگرش مذهبي

    منابع فارسي

    -اتكينسون، ريتال. و همكاران (1378). زمينة روان شناسي هيلگارد، ج 1 ترجمة گروه مترجمان زير نظر محمد نقي براهني، تهران: انتشارات رشد.

    -باقري، ا. (1383). رابطه كيفيت زناشويي با موقعيت اقتصادي، حمايت اجتماعي. فصلنامه خانواده و پژوهش، پژوهشكده اولياء و مربيان، سال اول، شماره6.

    -بريري، ماهرخ (1384). بررسي رضايت شغلي و صفات شخصيت در افسران پليس دانشگاه آزاد اسلامي ، دانشكده روانشناسي و علوم تربيتي.

    -بشريه، حسين(1378). جامعه شناسي سياسي تهران، نشر ني.

    -به پژوه،احمد؛خانجاني،مهدي؛حيدري،محمد، و شكوهي يكتا،محسن،(1386).بررسي اثربخشي آموزش مهارت هاي اجتماعي بر عزت نفس دانش آموزان نابينا.مجلات پژوهش در سلامت روان شناختي، دانشگاه تربيت معلم تهران: قطب علمي روان شناسي استرس، دوره اول، شماره سوم.

    -پرتو عين الدين، مسلم .(1387). رابطۀ حمايت اجتماعي ادراك شده، حرمت خود و افسردگي در دانش آموزان دورۀ متوسطه شهر تهران، پايان نامۀ كارشناسي ارشد، دانشگاه تهران.

    -تيرگري، ع.؛ اصغرنژاد، ع. ا.؛ بيان زاده، س.ا. و عابدين،ع. ر.(1385). مقايسه سطح هوش هيجاني. ورضامندي زناشويي و رابطه ساختاري آنها در زوجين ناسازگار و سازگار شهرستان ساري. مجله دانشگاه علوم پزشكي مازندران، دوره شانزدهم، شماره 55.

    -حكيمي جوادي، س.؛ نامداري، م.؛ شريف عسگري، ف. و اسلامي دهكردي، م. (1388). بررسي ارتباط بين انگيزش پيشرفت و رضايت شغلي كاركنان سازمان آب و فاضلاب استان تهران. مجموعه مقالات دومين همايش سراسري دانشجويي مشاوره، رشد و پويايي دانشگاه الزهرا (س).

    -زندي پور، طيبه و مومني جاويد، مهرآور (1390). بررسي رابطه رضايت زناشويي و رضايت شغلي در كاركنان شركت آب و فاضلاب استان تهران. فصلنامه مشاوره شغلي و سازماني، دوره سوم / شماره 7 / تابستان 1390.

    -شكركن،حسين و نيسي،عبدالكاظم ،(1373). تاثير عزت نفس بر عملكرد دانش آموزان پسر و دختر دبيرستاني. مجلات علوم تربيتي و روان شناسي، دانشكده ي علوم تربيتي و روان شناسي دانشگاه شهيد چمران اهواز، چاپ اول،شماره ي اول.

    -شيهان،ايلين،(1988).عزت نفس. ترجمه: مالك ميرهاشمي و مهدي گنجي(1383).ناشر: ويرايش.

    -گل رضايي، محمدحسين .(1391).ارتباط بين پيشينۀ اجتماعي اقتصادي، حمايت اجتماعي، عزت نفس

    -ميرشهيدي،محمدعلي(1389). بررسي رابطه بين رضايت شغلي وبهره وري كاركنان. كارشناس مديريت صنعتي،مجله شركت بازرگاني سايپا يدك دفتر منطقه اي مشهد.

    -ناتانيل،(1380) .روانشناسي عزت نفس، ترجمه مهدي قراچه داغي، تهران، انتشارات نخستين.

    -هميلتون،ملكم(1381). جامعه شناسي دين،ترجمه حسين ثلاثي،تهران،موسسه فرهنگي انتشاراتي تبيان،چاپ دوم.

    -احمدي، سيد احمد. (1388). مباني و اصول راهنمايي و مشاوره. تهران: سمت.

    -آرون، ريمون (1386). مراحل اساسي سير انديشه در جامعه شناسي ، ترجمه، محسن ثلاثي ، تهران: علمي و فرهنگي.

    -اسميت، فيليپ دانيل (1383). " درآمدي بر نظريه فرهنگي"، ترجمه، حسن پويان، تهران: دفتر پژوهش‌هاي فرهنگي؛ مركز بين‌المللي گفتگوي تمدن‌ها

    -اينگلهارت، رونالد (1373)، " تحول فرهنگي در جامعه پيشرفته صنعتي"، ترجمه، مريم وتر، تهران: نشر كويري

    -به پژوه، احمد. (1386). آسيب شناسي ازدواج و خانواده. تهران: انتشارات انجمن اوليا و مربيان.

    -جعفري، فروغ. (1381). ميزان اثربخشي آموزش مهارت هاي ارتباطي زوجين پيش از ازدواج بر افزايش رضايت زناشويي. مقاله كارشناسي ارشد، دانشگاه علامه طباطبايي تهران.

    -دوركيم، اميل. (1381). تقسيم كار اجتماعي. (مترجم. باقر پرهام). تهران: مركز.

    -شجاعي زند، عليرضا. (1384). مدلي براي سنجش دينداري. نامه جامعه شناسي ايران. دوره ششم. شماره اول. بهار

    -شعاري نژاد، علي اكبر. (1381). فرهنگ امور رفتاري. تهران: اميركبير.

    -كاپلان هاردلد،سادوك بنيامين . خلاصه روانپزشكي .پورافكاري نصرت الله،مترجم:انتشارات شهرآب؛1379.

    -گنجي، محمد. (1383). تبيين وضعيت دينداري دانشجويان دانشگاه اصفهان. مقاله كارشناسي ارشد. دانشگاه اصفهان

    -مهدي زاده، سيد محمد. (1385). رهيافتي انتقادي به فرهنگ و جامعه نو. رسانه. شماره 1.

    -غباري بناب ، باقر ؛ سليمي ، محمد ، سليماني ، ليلا و نوري مقدم ، ثنا . ( 1386 ) . هوش معنوي . فصل نامه علمي پژوهشي انديشه نوين ديني ، شماره 10 ، 147 -125

    -احمدي ، سيد جعفر ، كج باف ، محمد باقر . (1387) .بررسي نگرش معنوي دانشجويان دانشگاه اصفهان و ارتباط با برخي ويژگي هاي جمعيت شناختي

    - هارتز ، گري  . (2005 ) . معنويت و سلامت روان (كاربردهاي باليني  ) ، مترجم امير كامگار و عيسي جعفري .(1387 ) . تهران انتشارات ويرايش .

    - مرادي، مريم (1383). بررسي جايگاه و اهميت و تأثيرات شادماني در تعليم و تربيت، مقاله كارشناسي ارشد روان شناسي تربيتي، دانشگاه اصفهان.

    -هميلتون، ملكم. (1388). جامعه شناسي دين. (مترجم. محسن ثلاثي). تهران: تبيان

    -اكبري، جعفر. 1380.  پروژه ي تحقيقات ي عزت نفس و ارتباط آن با خودپنداره، ماهنامه ي تربيت، شماره ي

    -تقي زاده، م. 1379. باد بي آرام نوجواني. اصفهان. ص 21.

    -ديليو، وليليام پوكي، 1378. خودپنداره و موفقيت تحصيلي. ترجمه سيدمحمد ميركمالي. تهران. يسطرون. ص 24.

    -رابينز، استيفن پي .1374. رفتار سازماني. ترجمه پارسائيان و سيد محمد اعرابي ، انتشارات دفتر پژوهشهاي فرهنگي ، چاپ چهارم ، جلد دوم.

    -شيخ الاسلامي، ر و لطيفيان. م. 1381. بررسي رابطه ابعاد خودپنداره با سلامت عمومي و مولفه هاي آن در دانشجويان دانشگاه شيراز. تازه هاي علوم شناختي. 4(1):16-6.

    -نور بخش، پ و حسن پور، ق. 1383. برري مقايسه اي عزت نفس و خودپنداره پسران ورزشكار و غير ورزشكار دوره متوسطه نواحي آموزش و پرورش شهر اهواز و رابطه آنها با پيشرفت تحصيلي. مجله حركت. 21: 31-19.

    -ستورده، ه. (1379) آسيب شناسي اجتماعي، تهران، انتشارات آواي نور.

    -شفيع آبادي، عبدالله.(1371) راهنمايي و مشاوره شغلي و حرفه اي و نظريه هاي انتخاب شغل، تهران، انتشارات رشد، چاپ پنجم.

    -آخوندي، احمد (1376). بررسي رابطه حمايت اجتماعي ادراك شده با سازگاري اجتماعي داش آموزان شهر تهران. مقاله ي كارشناسي ارشد دانشكده علوم انساني، دانشگاه تربيت مدرس.

    - آقاپور، مهدي؛ محمدي، اكبر(1388). مقايسه افسردگي پس از زايمان زنان شاغل و خانه دار و روابط آن با حمايت اجتماعي و سازگاري زناشويي.زن و مطالعات خانواده،سال اول شماره چهارم تابستان1388صص9-32

    - بخشي­پور رودسري، عباس و همكاران (1384)، «بررسي رابطه ميان رضايت از زندگي و حمايت اجتماعي با سلامت روان در دانشجويان» ، فصلنامه اصول بهداشت رواني، شماره 27 و 28: 145-152

    -حسيني حاجي بكنده، سيداحمد و تقي پور، مليحه (1389). بررسي تاثير حمايت اجتماعي بر سلامت اجتماعي زنان سرپرست خانوار. فصلنامه پژوهشي اجتماعي، سال سوم، شماره هفتم

    -خداپناهي،محمدكريم؛ اصغري، آرزو؛ صالح صدق پور، بهرام و كتيبايي، ژيلا (1388). ساخت،اعتبار يابي و رواسازي پرسشنامه حمايت اجتماعي خانواده.فصلنامه خانواده پژوهي،سال پنجم،شماره20

    -دلپسند،كامل؛ ايار، علي؛ خاني، سعيد؛ محمدي،پريخان(1391). حمايت اجتماعي و جرم:مطالعه تطبيقي جوانن مجرم و عادي شهر ايلام. فصلنامه مطالعات و تحقيقات اجتماعي،دوره1، شماره2

    - رستگار خالد، امير(1384).گسترش نقش زنان در جهت حمايت هاي شغلي- خانوادگي. مجله جامعه شناسي ايران، دوره ششم، شماره4، 126-165

    - رياحي، محمداسماعيل؛ وردي نيا، اكبرعلي؛ پورحسين، سيده زينب (1389). بررسي رابطه بين حمايت اجتماعي و سلامت روان. فصلنامه علمي – پژوهشي رفاه اجتماعي، سال دهم،شماره39

    - سجودي، عادل (1390). بررسي كيفيت زندگي و عوامل موثر بر آن در شهر رشت.مقاله كارشناسي ارشد رشته جامعه شناسي گرايش محض، دانشگاه شهيد باهنر كرمان

    - علي پور، احمد(1383). ارتباط حمايت اجتماعي با شاخص هاي ايمني بدن در افراد سالم »بررسي مدل تاثير كلي.برگرفته از سايتwww.sid.ir

    - عنايتي، ميرصلاح الدين؛ حيدري، عليرضا؛ ملك زاده، محمد و ابوالفتحي، يدالله (1385). مقايسه سلامت عمومي، عزت نفس و حمايت اجتماعي در بيماران خودسوز و غير خودسوز بستري در بيمارستان سوانح و سوختگي چرومي شهرستان گناوه. مجله ارمغان دانش، دوره ي يازدهم، شماره1 ،صص 83-92

    -كلدي، عليرضا؛ سلحشوري، پروانه (1391). بررسي تاثير حمايت اجتماعي بر توانمندسازي زنان. مجله مطالعات توسعه اجتماعي ايران، سال چهارم،شماره چهارم

    -گل رضايي، محمدحسين (1375) . ارتباط بين پيشينه اجتماعي اقتصادي، حمايت اجتماعي، عزت نفس با ميزان افسردگي در ميان دانشجويان دانشگاه تهران. مقاله كارشناسي ارشد، دانشكده ي علوم انساني، دانشگاه تربيت مدرس.

    -  مروتي شريف آباد، محمدعلي و روحاني تنكابني، نوشين(1386). حمايت اجتماعي و وضعيت خود مراقبتي در بيماران ديابتي مراجعه كننده به مركز تحقيقات ديابت يزد

    نشاط،( 1391)، مجله طبيب شرق،9(4)،275-284

    -  مسعود نيا، ابراهيم(1390). رابطه حمايت اجتماعي ادراك شده با بروز اختلال افسردگي پس از زايمان. نشريه  مركز تحقيقات مراقبتهاي پرستاري دانشگاه تهران(نشريه پرستاري ايران)، دوره4، شماره70

    -نشاط، رويا (1391). پيش بيني رضايت از زندگي بر اساس نگرش به نقش جنسيتي و حمايت اجتماعي. مقاله كارشناسي ارشد رشته روانشناسي گرايش عمومي، دانشگاه شهيد باهنركرمان، دانشكده ادبيات و علوم انساني.

    - نيكورز، طيبه (1389). بررسي عوامل موثر بر ميزان سلامت اجتماعي دانشجويان دختر و پسر دانشگاه شهيد باهنر كرمان. مقاله كارشناسي ارشد رشته جامعه شناسي گرايش محض ، دانشگاه شهيد باهنر كرمان

    - هاشميان، نفيسه(1391). بررسي رابطه ساده و چندگانه حمايت اجتماعي و راهبردهاي مقابله اي با سلامت روان در دانشجويان دانشكده ادبيات شهيدباهنر كرمان.مقاله كارشناسي ارشد رشته تحقيقات آموزشي دانشكده ادبيات و علوم انساني

    -غباري‌بناب، باقر؛ سليمي، محمد؛ سلياني، ليلا؛ نوري مقدم، ثنا (1386). هوش معنوي. فصلنامه علمي- پژوهشي انديشه نوين ديني 3 (10)، 147-125.

    -محمدي، مسعود (1382). عوامل موثر بر تاب‌آوري در افراد در معرض خطر سوء مصرف مواد. مقاله منتشر نشده‌ي دكتري. تهران: دانشگاه علوم بهزيستي و توان‌بخشي.

    -افرور، غلامعلي، ( 1375 )، مفهوم مذهب، مجله پيوند، شماره  2

    -عابدي، محمد رضا ، مير شاه جعفري، ابراهيم؛ ؛ دريكوندي، هدايت الله (1381). شادماني و عوامل. مؤثر بر آن. ماهنامه علوم شناختي. سال 4، شماره3 .

    مباني نظري و پيشينه تحقيق درباره نگرش مذهبي

    منابع انگليسي

    -Kaplan,H.I and Sadock,B.I(1991).Comparehensive glossary of Psychiatry and Psyc.logy .New York: Williams and wilkins

    -Bandura, A. (1977). Self-efficacy. In V.S. Ram chaudram (Ed). Encychopedia of human behavior, 1, 71- 81.

    -Bandura, A. (1986). Social foundations of thought and action. Englewood Cliffs, NJ: Prentice-Hall.

    -Byrne, B. M., & Shavelson, R. J. (1986). On the structure of adolescents self-concept. Journal of Educational Psychology, 78, 474-81

    -Schaefer, C., Coyne, J. C., & R. S. Lazarus (1981), "The Health Related Function Social Support", Journal of Behavior Medicine, No 4: 70-96

    -Al-Arabi S(2003). Social support, coping methods and quality of life in Hemodialysis patient. PHD Dissertation, Galveston, University of Texas

    Bonomi AE, Patrick DL, Bushnell DM and Martin M(2000). Validation of the United States’ version of the world health organization quality of life (WHOQOL) instrument. J Clin Epidemiol; 53(1): 1-12.

    -Cohen S.& Wills TA.(2002).stress,social support, and the buffering hypothesis.psychol Bull.98:310-57.

    -Hawks SR,Hull ML,Thalman  RL,Richins  PM (2009).Review of spiritual health: definition ,role,and intervention  strategies in health promotion, Am I health promot;9(5):371-8.

    -HUNLER,o,s. &Genc,O Z,T,I.(2005).The effect of religiousness on marital satisfaction: Testing  the mediator role of marital problem solving between religiousness and marital satisfaction. Contemporary family therapy, 27(1),123-136 .

    -Khoshdel Mosa(2009). Relationship between social support and self respect in students of Tabriz

    O’Dea, Thomas F;Yinger J.MILTON(1999).five Dilemmas in the institutionalization of religion, journal for the scientific study of religion, VOL.1,no.1,pp.30-410.

    -Roberts,K,A,(1992). A sociological overview: mental health implication of religion-c,New York,Guilford,108-141.

    -Schaffer MA(2004).Social support.In: Peterson sj,Bredow TS:Middle Range Theories. Philadelphia: Lippincott;179-202.

    -Streeter CL, Franklin C(1992). Defining and measuring social support: Guidelines for Social Work Practitioners. Research on Social Work Practice; 2(1): 81-98.

    -Trief PM, Ploutz-Snyder R, Britton KD and Weinstock RS(2004). The relationship between marital quality and adherence to the diabetes care regimen. Ann Behav Med; 27(3): 148-54.

    -Yang,Ke-ping, mao,Xiu-ying,2007,Astudy of nurses spiritual intelligence: Across-sectional questionnairs survey,    I nternational journal of  Nursing studies 44, 999-1010.

    -Yinger,J.Milton,(1996).A structural examination of religion, journal for the scientific study of religion,VOL.8,pp.88-990.

    قيمت فايل: 12,000 تومان

    پس از پرداخت، لينك دانلود فايل براي شما نشان داده مي شود.

    پرداخت و دانلود

مباني نظري و پيشينه ساختار سرمايه

مباني نظري و پيشينه ساختار سرمايه

 براي توضيحات بيشتر و دانلود كليك كنيد

 

ads

 

  • مباني نظري و پيشينه ساختار سرمايه
    مباني نظري و پيشينه ساختار سرمايهدسته:
    حسابداري

    بازديد: 1 بار
    فرمت فايل: doc
    حجم فايل: 38 كيلوبايت
    تعداد صفحات فايل: 41

    مباني نظري و پيشينه ساختار سرمايه

    قيمت فايل فقط 10,000 تومان

    خريد

    بصورت فايل ورد

    همراه با منابع

    ساختار سرمايه

    ساختار سرمايه تركيبي از بدهي‌هاي كوتاه‌مدت، بدهي‌هاي
    بلندمدت و حقوق صاحبان سهام مي‌باشد. كه به وسيله آن دارايي­ هاي
    شركت تامين مالي شده است. به عبارت ديگر به تركيب بدهي‌ها و حقوق
    صاحبان سهام، ساختار سرمايه گفته مي‌شود كه شامل اقلام سمت چپ
    ترازنامه مي‌باشد (جهانخاني، علي، 1374).

    چنانچه يك شركت اقدام به انتشار سرمايه بنمايد، حداقل نرخ
    بازدهي كه شركت از سرمايه‌گذاري‌هاي تامين شده توسط سهام عادي
    بايد بدست ‌آورد تا قيمت سهام عادي بدون تغيير باقي بماند، ‌هزينه
    سهام عادي گفته مي‌شود. همچنين هزينه بدهي نيز نرخ تنزيلي است كه
    ارزش فعلي هزينه‌هاي بهره بعلاوه اصل مبلغ در سررسيد را برابر
    مبلغ اوليه بدهي كند. هزينه سهام ممتاز نيز تابعي از سود سهام
    ممتاز مي‌باشد.

    هر تصميم و تغييري كه در درون شركت (عمليات، مديريت،
    تصميمات مالي، سرمايه‌گذاري) اتفاق مي‌افتد، تاثير بر روي ريسك و
    بازده سهام عادي آن شركت در بازار دارد. يكي از اين عوامل ساختار
    سرمايه شركت است. يعني نسبت بدهي و آورده سهامداران در تامين مالي
    قسمت چپ ترازنامه شركت چقدر باشد؟ استفاده از بدهي ارزان قيمت،
    ممكن است باعث كاهش هزينه سرمايه شركت شود ولي از طرفي نيز ممكن
    است موجب افزايش ريسك مالي و هزينه ورشكستگي شركت شود.

    در بازار سرمايه كه اوراق بهادار شركت در آن معامله مي‌شود
    سرمايه‌گذاراني وجود دارند كه ريسك و بازده دارند و معيار
    تصميم‌گيري آنها ريسك و بازده است. سرمايه‌گذاران بر اساس ميزان
    تحمل خود در برابر ريسك، به ريسك سهام شركت واكنش نشان مي‌دهند.
    اين سرمايه‌گذاران در برابر تحمل انواع ريسك خواستار انواع متفاوت
    بازدهي مي‌باشند. عوامل متعددي بر روي ريسك سهام عادي شركت تاثير
    دارند. تغيير كل اقتصاد، تغييرات يك رشته تجارت و تغييرات منحصر
    به فرد براي يك شركت از جمله اين عوامل مي‌باشند.

    آن قسمت از تغييراتي كه در يك زمان براي سهام تمام شركت ها
    اتفاق مي‌افتد، بعنوان عامل ريسك سيستماتيك ناميده مي‌شود. تئوري
    ها و تحقيقات عملي متفاوتي بر روي ساختار سرمايه و ريسك سيستماتيك
    در بازار انجام گرفته است.

    اگر شركت در ساختار سرمايه خود از بدهي زيادي استفاده كند،
    اين بدهي خود داراي مقدار هزينه ثابت بهره است. تغييرات بهره و
    همچنين تورم موجود در سطح اقتصادي بر كل بازار بورس تاثير
    مي‌گذارد. شركت هايي كه داراي بدهي زيادي هستند، از اين تغييرات
    بيشتر تاثير مي‌پذيرند تا شركت هايي كه كمتر از بدهي استفاده
    مي‌كنند.

    قيمت فايل فقط 10,000 تومان

    خريد

    برچسب ها :
    مباني نظري و پيشينه ساختار سرمايه

مباني نظري و پيشينه خود نظم بخشي رفتار

مباني نظري و پيشينه خود نظم بخشي رفتار

 

 

  • مباني نظري و پيشينه خود نظم بخشي رفتار
    مباني نظري و پيشينه خود نظم بخشي رفتاردسته: روانشناسي و علوم تربيتي
    بازديد: 4 بار
    فرمت فايل: doc
    حجم فايل: 175 كيلوبايت
    تعداد صفحات فايل: 55

    مباني نظري و پيشينه خود نظم بخشي رفتار

    قيمت فايل فقط 10,000 تومان

    خريد

    بصورت فايل ورد

    همراه با منابع

    خودنظم بخشي رفتار

    طبق نظر بندورا اگر اعمال تنها بوسيله پاداش و تنبيه  بيروني تعيين مي شدند، مردم شبيه بادبادك عمل مي ­كردند و هر لحظه تغيير جهت مي دادند تا خود را به عواملي كه بر آن ها تأثير مي­ گذارد وفق دهند. با مردم غير اصولي رفتار به دور از اخلاق و با مردم درستكار رفتار شرافتمندانه داشتند. حال اگر تقويت­ كننده بيروني و دروني رفتار را كنترل نمي­ كنند پس چه چيزي آن ­را كنترل مي ­كند؟ پاسخ بندورا اين است كه رفتار آدمي رفتار خود نظم داده شده است. انسان از تجربه مستقيم و غير مستقيم معيارهاي عملكرد را مي ­آموزد سپس آن معيارها پايه ­اي مي­ شوند براي ارزيابي­ هاي فرد. اگر عملكرد فرد در موقعيت­ ها با معيارهاي او هماهنگ بود مثبت ارزيابي مي­ شوند و اگر هماهنگ نبود منفي ارزيابي مي­ شود. از نظر بندورا تقويت دروني حاصل از ارزشيابي شخصي از تقويت بيروني نيرومندتر است (هرگنهان[1]، 2009).

    يادگيري خود تنظيمي يك چشم انداز مهم در پژوهش ­هاي اخير روان شناسي تربيتي است (آكسان[2]، 2009). اين رويكرد از سال 1980، مطرح شد و به واسطه اهميتي كه در يادگيري و پيشرفت تحصيلي دانش آموزان دارد شهرت فزآينده ­اي پيدا كرده است (ريان[3] و پينتريج، 1997؛ نقل از احمدي پور، 1387). يادگيري خود تنظيمي يك فرآيند فعال و خود رهنمون است كه دانش آموزان، شناخت، انگيزش، نتايج، رفتار و محيط خود را در جهت پيشبرد اهدافشان كنترل و تنظيم مي ­كنند (گوداس[4] و همكاران، 2010).


    1.Hergenhan

    2.Aksan

    3.Ryan 

    4.Goudas

    5.Zimmerman

    قيمت فايل فقط 10,000 تومان

    خريد

    برچسب ها : مباني نظري و پيشينه خود نظم بخشي رفتار

مباني نظري و پيشينه استاندارد ايزو

مباني نظري و پيشينه استاندارد ايزو

 

 

  • مباني نظري و پيشينه استاندارد ايزو
    مباني نظري و پيشينه استاندارد ايزودسته: مديريت
    بازديد: 3 بار
    فرمت فايل: doc
    حجم فايل: 87 كيلوبايت
    تعداد صفحات فايل: 41

    مباني نظري و پيشينه استاندارد ايزو

    قيمت فايل فقط 10,000 تومان

    خريد

    بصورت فايل ورد

    همراه با منابع

    استاندارد ايزو چيست؟

    ايزو در واقع حروف اختصاري ( International Organization for Standardization ) به مفهوم سازمان بين المللي استاندارد سازي است كه يك مجمع بين المللي از سازمانهاي استاندارد كشورهاي عضو، آن را تشكيل مي دهد. ايزو يك شبكه از مؤسسات استاندارد ملي در ۱۴۷ كشور دنيا است، بر پايه يك مركز در هر كشور و يك مركز اصلي در شهر ژنو سوئيس فعاليت مي كند، كه وظيفه هماهنگي مراكز مختلف را دارد. ايزو يك موسسه غير دولتي است، يعني هر كدام از اعضاي آن الزاماً نماينده ملي كشور خود نيستند. با اين همه ايزو يك نقش مهم بين بخشهاي خصوصي و عمومي بازي مي كند، چرا كه اعضاي آن يا در دولت و مؤسسات دولتي داراي سمت هستند، و يا نماينده دولت هستند. از طرف ديگر بقيه اعضا كه نقش خصوصي دارند نقش مهمي در ارتباطات صنعتي دارند و در نتيجه با دولت هاي متبوعشان در تعامل مستقيم قرار دارند. بنابراين ايزو مانند يك پل ارتباطي عمل مي كند كه هم رضايت كسب و كار و هم درخواست عموم را تامين مي كند.

     كلمه (ISO) از چه مشتق شده است؟

    تصور مي شود كه كلمه (ISO)  مخفف (International Organization for Standardization  ) است, در حاليكه مخفف عبارت فوق مي بايست به صورت (IOS) باشد. (ISO)  در اصل از كلمه يوناني(ISOS)  مشتق شده و به معني (برابر) و ريشه پيشوند (ISO) در انگليسي است. در يوناني ISOS يعني «equal برابر» مي باشد و چون در زبانهاي مختلف علامت اختصاري ايزو فرق مي كرد بنابراين از زبان يوناني ISO استفاده شد.

    از «برابر» تا «استاندارد» علت انتخاب كلمه (ISO) به عنوان نام يك سازمان بين المللي به سهولت دانسته مي شود. سازمان بين المللي استاندارد، در صورت توجه به زبان كشورهاي عضو، در انگليسي به صورت (IOS)  و در فرانسه به صورت (OIN) در مي آيد ولي به طور كلي بدون در نظر گرفتن زبان كشور خاص، نام سازمان بين المللي استاندارد به صورت (ISO) خلاصه مي شود.

    امروزه رعايت استانداردهاي ايزو در توليد و عرضه محصولات و خدمات از چنان اهميتي برخوردار است كه در عرصه تجارت جهاني، استاندارد‌هاي ايزو شرط اوليه در داد و ستدهاي بين‌المللي قرار گرفته است.

    قيمت فايل فقط 10,000 تومان

    خريد

    برچسب ها : مباني نظري و پيشينه استاندارد ايزو

مباني نظري و پيشينه اصول و هدف هاي آموزش و پرورش

مباني نظري و پيشينه اصول و هدف هاي آموزش و پرورش

 

 

  • مباني نظري و پيشينه اصول و هدف هاي آموزش و پرورش
    مباني نظري و پيشينه اصول و هدف هاي آموزش و پرورشدسته: روانشناسي و علوم تربيتي
    بازديد: 4 بار
    فرمت فايل: doc
    حجم فايل: 106 كيلوبايت
    تعداد صفحات فايل: 47

    مباني نظري و پيشينه اصول و هدف هاي آموزش و پرورش

    قيمت فايل فقط 10,000 تومان

    خريد

    بصورت فايل ورد

    همراه با منابع

    اصول و هدف هاي آموزش و پرورش

    «هر كشوري مطابق با  فلسفه اجتماعي و جهان بيني خود،احتياجات جامعه،كودكان و نوجوانان و انتظاراتي كه از آموزش و پرورش دارد،هدف هاي آموزش و پرورش خود را تعيين مي كند كه ممكن است با هدف هاي آموزش و پرورش كشورهاي ديگر كاملاً متفاوت باشد،با وجود اين،صرف نظر از اختلاف آراء فلسفه اجتماعي،نيازهاي جوامع مختلف،اصول و هدف هاي آموزش و پرورش به نظر تا حدي ثابت و اساسي هستند و تقريباً مورد قبول دانشمندان تعليم و تربيت داخل فن مي باشند، از اين قرارند:

    1- اصل تامين رشد زيستي و سازگاري موجود انساني در برابر محيط طبيعي و انجام دادن وظايف حيات: تربيت از لحاظ جسماني و بدني است كه بايد فرد را در رشد و تكامل بدني و سازش محيط زيستي ياري كنيم تا تندرستي كودك مطابق قوانين رشد طبيعي و زيستي تامين شود و فرد هر چه بيشتر تواناي هاي خويش را گسترش دهد.

    2- اصل كسب موقعيت اجتماعي و شغلي: ياري رساندن به شخص در جهت كسب فن و دانش براي زندگي در محيط اجتماعي و پذيرش مسئوليتي در جامعه.

    3- اصل آشنايي و اشتراك در تمدن انساني: آمادگي در جهت شناخت انديشه ها و افكار مطلوب و ارزشهاي انساني از اهداف مهم آموزش و پرورش مي باشد.

    4- اصل توجه به استعداد ها و شخصيت فردي:يعني تدارك محيط و تهيه وسايل آموزش براي كودكان و جوانان است تا بتوانند به خويشتن پي ببرند، علائق و  استعداد هاي خود را  بارز و آشكار سازند.

    5- اصل معنويت و تربيت روحي: هدف مهم ديگر آموزش و پرورش ايجاد فضائل اخلاقي و معنوي و تزكيه نفس و تعليم و تلطيف عواطف و احساسات، به طور كلي آموختن قدر و منزلت ارزش هاي معنوي در انسان است (بازرگان،1370).

    قيمت فايل فقط 10,000 تومان

    خريد

    برچسب ها : مباني نظري و پيشينه اصول و هدف هاي آموزش و پرورش

مباني نظري و پيشينه اهميت آموزش رياضيات

مباني نظري و پيشينه اهميت آموزش رياضيات

 

 

  • مباني نظري و پيشينه اهميت آموزش رياضيات
    مباني نظري و پيشينه اهميت آموزش رياضياتدسته: روانشناسي و علوم تربيتي
    بازديد: 3 بار
    فرمت فايل: doc
    حجم فايل: 109 كيلوبايت
    تعداد صفحات فايل: 50

    مباني نظري و پيشينه اهميت آموزش رياضيات

    قيمت فايل فقط 10,000 تومان

    خريد

    بصورت فايل ورد

    همراه با منابع

    اهميت آموزش رياضيات

    آموزش رياضي يعني هر چيزي كه مربوط به آموزش و يادگيري رياضيات مي‌شود. سابقه آموزش رياضي به عنوان يك رشته دانشگاهي به كمتر از يك قرن مي‌رسد زمان شروع اين رشته از هنگامي بود كه آموزش معلمان به دانشگاه‌ها برده شد.

    در چنين شرايطي نظام تعليم و تربيت مي‌تواند مدعي و منادي احياء دانش رياضي به عنوان زيرساخت و مفروضه اصلي در تمامي دروس علوم پايه‌هاي تحصيلي باشد. در دنياي امروز علم رياضي به منزله خون در پيكره عظيم ساير علوم مي‌باشد. آموزش رياضيات نه تنها يك علم است بلكه الگويي است براي آموزش صحيح ساير علوم. ذهن‌هاي خلّاق، مبتكر و جسور به منظور پاسخگويي به سؤالات پيرامون خود بي‌شك منتج از يك نظام يافتگي است كه ماهواً دانش رياضي اين توانايي را خواهد داشت تا آن را احيا كند. فتح كرات آسماني، پرتاب سفينه‌ها، ساخت زير دريايي‌هاي هسته‌اي و ورود به دنياي فرا پيچيده با برخورداري از د‌ه‌ها، صدها و هزارها تكنولوژي مدرن كه هر كدام پاسخگوي بخشي از معضلات جامعه بشري در اين هزاره شگرف مي‌باشد. از اين رو مي‌توان گفت آموزش صحيح رياضي يعني آموزش صحيح همه علوم. بنابرين آموزش رياضيات از اهميت زيادي برخوردار است اما نكته مهم‌تر اينكه روش اين آموزش به چه صورتي بايد باشد؟ آيا صرف تدريس سنتي و سخنراني معلم و گوش دادن دانش‌آموز، كفايت موفقيّت در اين آموزش را محرز مي‌نمايد؟ آيا با داشتن چند مؤلفه كتاب، دانش‌آموز، معلم و روش تدريس يك بعدي، به هدف غايي اين اصل نايل گرديده‌ايم؟ آيا با ظهور روز افزون فناوري‌هاي جديد و ورود آن به چرخه آموزش و يادگيري، آموزش دروس پايه و علي‌الخصوص رياضي، نيازمند يك بازنگري اساسي نيست؟ 

    اين در حالي است كه به كارگيري فناوري در ياددهي- يادگيري مي‌تواند در زمينه‌هايي مانند آموزش مهارت‌هاي پايه «آموزش مهارت‌هاي پيشرفته» و «ارزيابي آموخته‌ها» اثر بگذارد و ميزان كمي وكيفي يادگيري را بهبود بخشد، در ضمن امروزه اشخاصي كه روش استفاده از رايانه را ندانند بي‌سواد محسوب مي‌شوند و تبادل داده و ارتباطات و كسب مهارت‌ها به كمك تكنولوژي سريع عصر امروز حاصل مي‌گردد و از اين تكتولوژي مي‌توان در انتقال دانش و داده و كسب مهارت براي دانش‌آموزان بهره برد. اين امر در درس رياضي به دليل ساختار مشخص‌تر و دقيق‌تر نسبت به ساير علوم و دروس به دلايل عديده‌اي چون نسبي بودن مفاهيم اين رشته‌ها، متغير بودن پارامترهاي سنجش آنان، عيني نبودن تجربيات و كاربرد متفاوت علوم ديگر در زندگي روزمره و...  بيشتر مورد توجه قرار دارد و به نظر مي‌رسد كه مي‌تواند جايگاه خويش را در پژوهش‌هاي علم محور، حفظ نمايد. )دفتر مديريت طرح توسعة فناوري داده و ارتباطات، 1383)  هم چنين

    1- نسبت به ساير دروس، بيشتر مي‌توان در درس رياضي براي طراحي و تدوين تمرينات، از آموزش مبتني بر رايانه بهره گرفت.

    2ـ در درس رياضي از فناوري در قالب نرم‌افزار چند رسانه‌اي، براي انواع سبك‌هاي يادگيري در آموزش موضوعات آن بيشتر مي‌توان استفاده كرد.

    3ـ با استفاده از منابع الكترونيكي(صوت، تصوير، فيلم و ...) يادگيري مهارت‌هاي ساده را در فراگير تقويت كرد.

    4ـ با استفاده از فناوري‌هاي تصويري و صوتي، موضوعات آموزشي را قابل تجسم و تصور نموده و با به وجود آوردن جاذبه‌هاي زياد، به آن‌ها صورت واقعي بخشيد و اين امر در خصوص رياضي عيني‌تر است.

    5- در قالب شكل‌هاي متنوع، مهارت‌هاي جديدي را به وجود آورد كه كاربرد تكنولوژي را آسان سازد، آن نوع فناوري كه بر يادگيري تاثير نمايان بگذارد.

    6ـ عنصر تعامل درفناوري‌هاي ياددهي- يادگيري در درس رياضي  نمود بيشتري نسبت به ساير دروس دارد.

    7ـ به فراگيران در آموختن اطلاعات پيچيده و طبقه‌بندي و سازمان‌دهي آن‌ها كمك كرد و به آن‌ها آموخت كه چگونه شباهت‌ها و افتراق‌ها را در ميان اطلاعات ارائه شده تشخيص دهند و دست به استنباط و نتيجه‌گيري ذهني بزنند. هم چنين در يادگيري‌هاي ذهني به آنها كمك كرد تا بياموزند، چگونه يافته‌هاي خود را با استفاده از مهارت‌هاي پيشرفته در به كارگيري تكنولوژي آموزشي، با ديگران در ميان بگذارند.

    8ـ به فراگيران كمك كرد، مهارت‌هاي بهتري در زمينه‌ي سازماندهي امور و حل مسائل به دست آورند.    

    دلايل و موضوعاتي كه مطرح گرديد، از جمله دلايل انتخاب درس رياضي در اين پژوهش است و نگارنده را بر آن داشت كه علاوه بر اينكه خود، معلم رياضي بوده و كمابيش از روش‌هاي ياد شده در تدريس استفاده نموده است،  بلكه دريچه‌اي بيابد براي آموزش بهتر و فعال‌تر اين درس

    قيمت فايل فقط 10,000 تومان

    خريد

    برچسب ها : مباني نظري و پيشينه اهميت آموزش رياضيات